از دیشب مامانم میبینم مثل سیر و سرکه داره میجوشه هی میگم چی شده میگه هیچی بالاخره از زیر زبونش کشیدم میگه مریم دیشب رفته مسجد نماز سر نماز بچه رفته به کولر ابی دست زده بچه در جا مرده برق گرفتتش مامانم میگه دختر عمه ام داره خودشو میکشهههههههههههههههه منم استراحت مطلق هستم اصلا نمی تونم برم وای اصلا نمیتونم بهش زنگ بزنم قاطی کردم بدتر از همه
جمعه روز ایرانی اواره و زیر اوار ماندست ....ایرانی روز قدس نداردتا وقتیکه هموطنش آواره ست
ولی همه اینا نشون میده که هر کسی به یه طریقی باید بره یکی سهل انگاری یکی حادثه ولی به نظر من با کمی دقت و مراقبت بیشتر میشه درصد حادثه رو آورد پایین بعدشم الان خودت در شرایطی نیستی که بخوای اینجور یخودت رو داغون کنی.هر چند که دست آدم نیستوهمه ما بچه داریم..فکرشم آدم رو دیوونه میکنه خدا به دختر عمه ات صبر بده بتونه طاقت بیاره
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تو رو خدا من که قاطی کردم. من مورد مشابه فوت رو ندیدم تا حالا توی فامیل و آشناها شکر خدا اما بیماری لاعلاج زیاد دیدم بین بچه ها. خدا آخه چرا با بچه ها این کارو میکنی؟ همین امروز دخترم رو دعوا کردم اونم گریه کرد. حالا اومدم اینو خوندم میخوام بمیرم