بچها مادره معتاد بوده دوران بارداری هم مصرف میکرده وبچش معتاد بدنیا اومده خیلییی بی قرار میکرد ولی الان که بدنیا اومده به بچه هم یه نوع مواد میدن که آروم بشه ونمیتونن یک دفعه اعتیاد بچه رو کم کنن
چقدر دردناکه بچه ی ۱۲روزه بهش مواد بدن💔💔💔💔
محتوای تاپیک های من گاهی فان و گاهی برای زندگی واقعی خودمه.....هیچی دروغی درکار نیست ...دوستون دارم زیاد💚🌱
او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
🤍برای با تو بودن هزاران سال هم کم است،زودگذر است،چه رسد به این عمر فانی ما،کاش خدا بیاید و وعده ی جهان دیگری را بدهد که زمان در آن معنایی نداشته باشد و بتوان دوباره در کنار تو،دم به دم با تو رسمِ عاشقی آموخت....🤍//از تماااام شیرین زبونیا،اولین قدمی که بر می داره،حسِ خوب اولین بار که بابا و مامان می گه،اولین باری که دندون در میاره،اولین باری که میره مدرسه و چشم می دوزی به پشت سرش و فقط نگاهش می کنی می گذرم و می گم حسِ خوب پدر و مادر شدن وقتیه که پسر یا دخترت بدونه که می تونه راجع به همه چیز باهات حرف بزنه،بدون ترس،بدون دلهره،بدون خجالت و بدون نگرانی........................ //// ❤ این روزا بهتر از هر موقعی معنی انتظار و دل گرمی رو می فهمم....نه ماه،ثانیه به ثانیه انتظار کشیدن و دل گرم بودن به خدایی که همیشه بوده و هست و خواهد بود....خدایا من منتظرم،منتظرم و دلم گرمه به تو،به این که حواست هست به این بنده ای که چشم دوخته به عظمت و بزرگیت....تمام ترسا،تمام استرسا،دلهره ها همه و همه رو سپردم به تو،مثل بچه ای که دلش گرمه به مادرش منم دلم گرمه بهت❤
منم موقع زایمانم همچین چیزی دیدم، مادره بعداز زایمان از بیمارستان فرار کرد، بچه من اون موقع تو دستگاه بود اونم توهمون اتاق بود همش گریه میکرد پرستارا میبردن میگرفتنش زیر آب سرد دوباره میزاشتنش داخل دستگاه