2733
2734

سلام خوشگلا

ما بعد عقد رفتیم خونمون الان شد ۱۶ ماه

مشکل مالی برای برگزاری مراسم نداشتیم

ولی چون مادر شوهرم از همون روز عقد شروع کرد به بهم ریختن اعصاب شوهرم....قیدشو‌زدیم

واقعا حوصله ندارم دعواهای خاله زنکیشو توضیح بدم

خلاصه که زندگی خوبی داریم...خیلیم پشتمه

عروسیم میخواست تو همین یکی دوماه برگزار کنه

ولی به دو دلیل من گفتم نه


یکیش اینکه ملکه فرمودن بیاید ازم عذرخواهی کنید

دو اینکه من این کارو صد سال نمیکنم و خب ایشون نیاد خواهر برادراشم نمیان و کلا جشن میشه فامیلای من ....و شوهرم طفلک غصه میخوره لابد


.واقعنم انقدرا برام مهم نیست

حالا دیشب گفتم بیا کلیپ و فرمالیته و لوکیشن‌های مختلف عکسو اینارو داشته باشیم..مهم اینه واسه من

زمستون که دومین سالگردمونه هم با لباس سفید جشن سالگرد بگیرم شلوغش کنیم...دیگه اسمشم جشن عروسی نیست که غصه بخوره(خود شوهرمم خیلی موافق شلوغی نیست..بخاطر من فقط راه میاد...وگرنه از اولم سفر و ترجیح میداد)

حالا با همه اینا

ایده می‌دین بهم؟؟😘😘



عادت های اتمی و اثر مرکب

چه کاریه بعد یک سال و نیم زندگی کردن عروسی بگیرین 

ببخشید ولی خیلی حرکت مسخره‌ایه 

عروسی رو زمانی میگیرن که داماد دختر رو از خونه پدرش می‌بره نه بعد زیر یک سقف زندگی کردن

فرمالیته یا سالگرد ازدواج خیلی خیلی قشنگ تره 

که جهان رنج بزرگیست نگارا تو بخند
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



چه کاریه بعد یک سال و نیم زندگی کردن عروسی بگیرین  ببخشید ولی خیلی حرکت مسخره‌ایه  عروسی ...

ممنون از نظرت

ولی ترجیح میدم زندگیمو مطابق نظر خودم پیش ببرم...نه رسوم منقضی

عادت های اتمی و اثر مرکب
2731

من نمیدونم مشکلت با مادر شوهرت چیه و  قضاوت هم نمیکنم ولی ازت میخوام اصلا پشت سرش حرف نزنی چون آخرش شوهرت باهاش خوب میشه و این وسط تو بد میشی 

هزار بار شده خودمون با پدرمادرمون دعوا کردیم و آشتی کردیم و تموم شده 

اگه امکانش هست باهاش آشتی کنین تو پیش قدم شو خودتو پیش شوهرت عزیزتر کن یعنی جنگ بامادر شوهر سیاست میخواد گلم با پنبه سر ببر و اینقدر خوب شو که چشم شوهرت فقط به تو باشه 

عروسی هم نظر من که بگیر هیچی نمیتونه حس عروسی بهت بده واقعا خوبه عروس شدن 

موفق باشی و خوشبخت

ممنون از نظرت ولی ترجیح میدم زندگیمو مطابق نظر خودم پیش ببرم...نه رسوم منقضی

ربطی به رسم نداره 

همه قشنگی و دلهره و ذوق عروسی برای همینه که از خونه پدری میری نه بعد تقریبا یک سال و نیم زندگی مشترک

که جهان رنج بزرگیست نگارا تو بخند
من نمیدونم مشکلت با مادر شوهرت چیه و  قضاوت هم نمیکنم ولی ازت میخوام اصلا پشت سرش حرف نزنی چون ...

ممنون عزیزم از انرژی خوبت

پشت سرش صحبت نمیکنم اصلا

باعث آشتی همسرم باهاش هم شدم...و با هم ارتباط دارند

یکی دو بار هم برادریمو ثابت کردم

ولی ایشون هم ثابت کرد که لایق نیست

منم جلوی ضررو در نطفه گرفتم و دلیلی نمی‌بینم بهای اختلالات ایشون رو بدم

مرسی از راهنماییات

عادت های اتمی و اثر مرکب
گرفتیم

نمی‌دونم جشنتون چطور بوده 

ولی ما از اول تصمیم گرفتیم جشن عروسی نگیریم 

برای همین جشن عقد گرفتیم و لباس عروس پوشیدم و آتلیه رفتیم 

هم جشن جمع و جوری و قشنگی بود هم عکس و خاطره خوب داریم ازش 

بعد دوماه و نیم  هم اومدیم خونه خودمون 

شما جشنتون چطور بود؟

که جهان رنج بزرگیست نگارا تو بخند
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز