دیگ همه منو میشاسید
زندگی خوب بود ی دعوا کلا همه چی خراب شد
بردار شوهرم نشست زیر پاش
شوهرم وابسته میگفتن بمیر میمیرد
من میدونم شوهرم ب درد زندگی نمیخوره چون هم سنش زیاد ۱۴ سال اخالاف سنی داریم
من ۲۲ اون ۳۶ هم خانوادش همه کارش بودن یعنی شوهرم اختیار شلوارش نداشت
با مادرش توی ی ساختمون میشستم
شوهرم دوس داشتم چشمام کور بود همه جورعه
بعد شوهرم ب خودم تهمت زد ب خانوادم بی احترامی کرد همه جارو الان پر کردن سیگاری بود دیروز رفتم جهزیه مو جمع کنم داداش خواهرش بودن خودش نبود تازه با مامور رفته بودم هرچی از دهنش دراومد گفتن داداش لگن پرت میکرد زیر لب فش میداد
بگذریممم
من دلیل طلاق ندارم نمیتونم این چیزهارو ثابت کنم برای دعوا شکایت کیفری داریم ولی دلیل طلاق حساب نمیشه چون فقط دستم کبود شد بود
دولت قبول نمیکنه
با اون وحشی باز خودش با کتک بیرون کرد رفته تمکین زده ب دروغ گفته خانوم خودش رفته ما بزرگ تر فرستادیم نیومدش
خب بگذریم
من ۱۴ سکه مهریه ام
من اگ مهریه بگیرم اون منو طلاق نمیده بعد تمیکن میزنه بعد ۶ ماه حکم مجدد ازدواج یعنی تا ۱۰ سال دلش نخاد طلاق نمیده
بعد میتونم مهریه مو ببخشم ولی زود تموم میشه چون نمیخاد طلاق بده مجبورم طلاق خلع بدم ک ب دولت بگم من مهریه میبخشم طلاق بده
اینجوری خیلی خوش بحالش میشه همه چیو ک گرفت
هیچی نداشت توقیف کنم یعنی میشه سالی یک سکه
نمیدونم چیکار کنم
بمونم توی این حال تا چندسال مهریه بگیدم
یا ببخشم تموم بشه 😔
دعا کنید برام
ماجرای کامل دعوا هم توی تاپیک قبلیم هست
تا دیروز میگفتن عکس گذاشته الان میگن سیگاری بوده