ازش بدم میاد
دیروز شب چون شلوار دوستممونده بود خونمون برای فردا میخواست رفتم اوردم با پدر مادرم رفته بودم چدرم اصلا نگفت چرا دخترمو زدی حق نداشتی به جاش من چیزی میگفتم میخواست بیاد منو بزنه
مادر شوهر بیشعورم طلسم و دعا میزاره برامون بعد بابام برگشته میگه مادر شوهرت خیلیی زن ساده ایه
شوهرم منو کتک زده مقصر اونه بعد میاد از شوهرم دفاع میکنه نمی دونم چیکار کنم عصبیم از دیشب نخوابیدم