تو پارک نشستم منتظر دوستم بریم سینما صندلی بغلی یه دختره بود هی با تلفن حرف میزد التماس میکرد بیا توروخدا بیاااا نیم ساعت بعدش دیدم یه پسره ۵۰ کیلویی با ۱۶۰ سانت قد اومد دختره دویید رفت بغلش اومدن نشستن پسره هی میگفت چی میگی هی زنگ میزنی میگی بیا ول کن دیگه با صدای بلند ها زنگ نزن به من اینقدر دلم میخاست برم بزنم تو گوش پسره به خدا