پارسال و امسال مادربزرگم مشکل پیدا شد
پارسال سکته قلبی کرد، همون موقع که سکته میکنه به مادرم زنگ میزنه ولی نمیتونسته حرف بزنه.
خلاصه میرن و بعدش میبرن دکتر و مادربزرگم عمل باز قلب میشه.
امسالم به خاطر کبدش حالش بد میشه زنگ میزنه
همیشه اول به مامانم زنگ میزنه.
حالا
از اون موقع هر باااااااار مادربزرگم زنگ میزنه مامانم یه ترسی پیدا میکنه تا صدای مادربزرگم پشت تلفن خوب نیاد ترسش نمیخوابه
یه ترس چند ثانیه ایی
الان مادربزرگم ۵ بار زنگ زده بود
مامانم با یه ترسی زنگ زد تا فهمید چیزیش نشده
خیالش راحت شد حرف زد
چیکارش کنم هر بار مادربزرگم زنگ میزنه نترسه؟؟؟؟؟؟؟؟