2737
2739
عنوان

از دست خانواده شوهر

160 بازدید | 15 پست

بچم هنوز بدنیا نیومده خواهر شوهر کوچیکم به شوهرم گفته فردا بچت بدنیا اومد با بچم دعوا می‌کنه میزنتش .😐 یعنی از الان درگیر فتنه کردن و خراب کردن بچم؛  دوست دارن همسرم فقط بچه اونو دوست داشته باشه مغزشونو نمیتونن بکار بندازن که پسرشون دیگه زن داره زندگی داره دیگه مجرد نیست 


از خدا خواستم خدایا بچم شبیه من نشه من خودم ساده بودم بچم شبیه خودشون بشه بدجنس و با سیاست که بتونه گلیمشو از آب بکشه بیرون و گرنه بخواد مثل خودم باشه ساده و دل رحم خیلی اذیت میشه تو این دنیا  ؛ استرس دارم که اذیتش کنن مادر شوهر و خواهر شوهرم همش بهش فکر میکنم میگم خدا مواظبش باش رقابت و حسادت شدیدی با من دارن هم خواهر شوهر کوچیکم هم جاریم هم مادر شوهرم  جاریم چند وقت پیش اومد من داشتم از راه پله ها میرفتم بالا تا داره راجبع من از مادر شوهرم سوال میپرسه

عزیزم میگی ساده 

بعد که بچه رو بغلت گرفتی میشی شیر درنده 

خیالت راحت مادر که بشی همچین مراقب بچه هستی 

این حرفام که میزنیم و فلان باد هواس 


به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



چرا انقدر مسائل رو برای خودتون بزرگ میکنین. خواهر شوهر یه چرتی گفت تموم شد رفت.ول کن.

خخ عزیزم شما تو زندگی من نیستی  خیلی به زندگیم آسیب زدن و دخالت و فتنه پیش همسرم رقابت شدیدی با من دارن سر بارداریم مادر شوهرم خیلی اذیتم کرد و از خونه خودم بیرونم کرد اومدم خونه پدرم پس مسئله ساده ای نیست شاید شما چون بیرون ماجرایی فک میکنی سادس

2731

منم باردارم از این چیزا زیاد میبینم 

حسادت میکنن اصلا حساس نشو 

من چی بگم خواهر شوهرم دنبال اسمه که تحمیل کنه به ما 

برادر شوهرش بهش اجازه نداده اسم دخترشو انتخاب کنه عقده ای شده میخواد عقده هاشو توی زندگی من پیاده کنه ولی منم تو دهنیش میزنم خیال کرده بهش اجازه میدم اسم بچه منو اون انتخاب کنه 

عزیزم میگی ساده  بعد که بچه رو بغلت گرفتی میشی شیر درنده  خیالت راحت مادر که بشی همچین م ...

خوب مسئله اینه همسرم رو پر می‌کنن و طرفدار خودشون مادر شوهرم پشت دخترش و نوه دختریش از الان مادر شوهرم میگه پسرم گناه داره نخوای  بچتو بدی دست پسرم بغل کنه خودش خسته از سر کار میاد ؛صد درصد فردا هم فتنه بچمو می‌کنن پیش همسرم و ما رو باز دعوا میدن  کاری که همیشه کردن چون شناخت دارم

منم باردارم از این چیزا زیاد میبینم  حسادت میکنن اصلا حساس نشو  من چی بگم خواهر شوهرم دن ...

وای منم خواهر شوهر کوچیکم بدون اینکه از من نظر بخواد اومد خونه مادر شوهرم بدون اینکه محل من بزاره به همسرم گفت برات یه لیست نوشتم اسم بچه یکی یکی خوند .😑 بعد همسرم گفت فعلا نمی‌دونیم چی انتخاب کنیم پریشب هم به همسرم گفته بود اسم بچه رو چی می خواید بزارید اینا فک میکنن همسر من مجرده یا بی زنه یا من مترسک سر جالیزم خواهر شوهر من یه دختر لوس بوده تو خونشون که همه هواشو داشتن فک می‌کنه هنوزم می‌تونه هر چیزی گفت برادرش بگه چشم ؛ خواهرم بهم گفت چرا نزدی تو دهنش بگی مگه اسم بچه خودت رو خواهر شوهرت انتخاب کرد که اومدی لیست میدی؛ میدونی چیه اینا حتی به اسم بچه هم حسادت میکنن خواهرم میگه می‌ترسه اسم بچه تو قشنگ تر باشه برای همین یه مشت اسم زشت به همسرت گفته که همسرت ترغیب بشه اسم زشتا رو بزاره


من از روزی که ازدواج کردم این با من مشکل داشت و حسادت 

2740
منم باردارم از این چیزا زیاد میبینم  حسادت میکنن اصلا حساس نشو  من چی بگم خواهر شوهرم دن ...

تو چی بهش گفتی؟ آخه درد میدونی چیو شوهرمو میکشن سمت خودشون همسرم فکر می‌کنه خواهرش به فکر ماست

وای منم خواهر شوهر کوچیکم بدون اینکه از من نظر بخواد اومد خونه مادر شوهرم بدون اینکه محل من بزاره به ...

بذار دهن شوهرت که اگه بازم اسم پیشنهاد داد بگه باید با مادر بچه بشینیم تصمیم بگیریم. اینجوری یه تو دهنی میخوره که مادر بچه باید تصمیم بگیره 

منم نبودم خواهر شوهرم به شوهرم اسم پیشنهاد میداده اینم گفته هنوز تصمیم نگرفتیم 

تو چی بهش گفتی؟ آخه درد میدونی چیو شوهرمو میکشن سمت خودشون همسرم فکر می‌کنه خواهرش به فکر ماست

اینو دیگه باید خودت با درایت خودت بکشی سمت خودت بگو من میخوام ۹ ماه سختی هاش تحمل کنم پس حق منه انتخاب کنم هر روز بگو که بشه ماکه ذهنش 

نمیدونم این عفریته ها از دخالت کردن چه سودی میبرن 

بذار دهن شوهرت که اگه بازم اسم پیشنهاد داد بگه باید با مادر بچه بشینیم تصمیم بگیریم. اینجوری یه تو د ...

آها میگم بهش بگه با همسرم داریم نتیجه گیری میکنیم برای اسم 

اینو دیگه باید خودت با درایت خودت بکشی سمت خودت بگو من میخوام ۹ ماه سختی هاش تحمل کنم پس حق منه انتخ ...

حسادت دعا میکردم بچم پسر بشه اینجوری شاید رقابت کمتر میشد چون  بچم دختره بچه اونم دختر بیشتر رقابت و حسادت می‌کنه می‌ترسه میگه شاید بچه من قشنگ تر در اومد چون خودش خوشگله توقع داشتن بچش خوشگل در بیاد ولی زشت شد بچش ؛ اینا عقده هاشونو سر ما خالی می‌کنن احتمالا تو خانواده های شوهرشون مشکل دارن مثل مار افعی تو زندگیمن مادر شوهرمم پشتشه چون طبقه بالا زندگی میکنم خودم می‌دونم قراره جیگر بچم خون بشه به کوچکترین مسایل من حسادت میکنن یه بار همسرم ظرف می‌شست مادر شوهرم دید از فرداش تمام متلک میزد و نیش و کنایه که شوهر دخترم کارای خونه رو نمیکنه  چرا پسرم کار می‌کنه 

اینو دیگه باید خودت با درایت خودت بکشی سمت خودت بگو من میخوام ۹ ماه سختی هاش تحمل کنم پس حق منه انتخ ...

حسادت از خراب شدن زندگی ما لذت میبرن خوب اصلا زندگی ما خراب بشه مگه زندگی شما خوب میشه ؟خواهر شوهر و مادر شوهر حس مالکیت نسبت به همسران ما دارن

حسادت از خراب شدن زندگی ما لذت میبرن خوب اصلا زندگی ما خراب بشه مگه زندگی شما خوب میشه ؟خواهر شوهر و ...

اصلا بهشون اهمیت نده بذار هر زری میخوان بزنن تو سعی کن سرت به زندگی خودت باشه و بهترین و با ادب ترین بچه رو تربیت کنی 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687