داداشم بیماری دوقطبی داره کسی اصلا متوجه نمیشه که بیماره ولی چن سال یه بار میره تو فاز شیدایی کاملا پرخاشگر ،پر حرف ، بی خواب خود بزرگ بینی پیدا میکنه .حالا این داداشم چن ماهه از شهرستان اومده خونه ی ما ،اینجا کار میکرد کاملا خوب بود تا این که چن روز فاز شیدایی گرفته و یه ادم دیگه شده دکتر بردم دارو خواب اور داده فعلا نمیتونه بره سرکار .منم همسایه دیوار به دیوار با مادرشوهرم هستم و با کل فامیل همسر همسایه .به نظرتون اگه مادر شوهرم پرسید چرا داداشت دیگه سرکار نمیره بهش بگم ناراحتی اعصاب داره؟ اینم بگم مطمعنم همه جا رو پر میکنه .جوابش رو چی بدم؟؟
بگو پاش درد میککنه
اگه ضروری نیست که بدونه و شوهرت هم نگفته نگو
بگو کارش تعطیله فعلا یکمم خستس
نه اصلا نگو رازهای خانواده ات رو هیچ موقع به خانواده همسرت نگو چون بعدها ازش بر علیه ات سواستفاده میکنن
نگو ناراحتی اعصاب بگو کسالت داره ولی بازش نکن
نه اصلا
بیکاری حرف درست کنی واسه خودت
مگه ربطی بهش داره
فوقش بگو کارشو از دست داده اذیت شده آوردمش حال و هوایش عوض بشه
بگو مرخصی گرفته چند روز..چرا باید همه چی رو با جزئیات بگی
بگو کسالت داره و یکم خستس.
بیچاره مردا قرار نیس که یکسره کار کنن
نه اصلا مگ دیونه ای به هیچ وجه نگو بگو مریض شده سرما خورده انفولانزا گرفته چ میدونم اژ این چیزا
نه اصلا
بگو حالش خوب نیست چند روزی میخواد استراحت
بکنه
نه نگو اصلا
یه بهانه دیگه بیار
بگو مشکلی براش پیش اومده رگ پاش گرفته سرش درد میکنه صاحب کارش گفته نیا مشگلی پیش اومده
داداشتون تا کی قرار خونه شما بمونه؟ اگر کوتاه مدت هست که نمیخواد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
