2737
2734

میشه یکم راهنماییم کنید عذاب وجدان داره خفم میکنه

توضیح میدم الان سرچی دعوامون شد

من به آینده خیلی امیدوارم چون لبخند خدارو میبینم تو چهره پدرو مادرم..تو آفتاب طلایی صبح و مهتاب قشنگ شب..تو صدای پرنده ها..تو برف سفید و پر از آرامش و بارون های بی محابا..دنبال بهونه برای شاد بودن باشید و دنبال نشونه برای امیدوار بودن..چون ما خدارو داریم 🤍

بچه ساله بیست سالشه 

خیلی اخلاق گند و جوشی داره و یجوریه که انگار اصلا بزرگ نشده

کل دغدغه اش خرید کتونی و لباس و بازی با سگ و مرغ و خروسه 

عصر گیر داده بود بهم که پاشو بریم برا من کتونی بخریم درحالی میدونست بسته است و حرف زور میزد منم کار داشتم و سرم شلوغ بود..

من به آینده خیلی امیدوارم چون لبخند خدارو میبینم تو چهره پدرو مادرم..تو آفتاب طلایی صبح و مهتاب قشنگ شب..تو صدای پرنده ها..تو برف سفید و پر از آرامش و بارون های بی محابا..دنبال بهونه برای شاد بودن باشید و دنبال نشونه برای امیدوار بودن..چون ما خدارو داریم 🤍
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



کسی هست که بگم

از صبح ساعت شیش و نیم بیدارمتو حالت عادی باید تا الان بیهوش میشدم ولی خیلی فکرم درگیره عصبیم با همسرمم بحث

 کردم جلوی خونوادم 

بغض داره خفم میکنه

من به آینده خیلی امیدوارم چون لبخند خدارو میبینم تو چهره پدرو مادرم..تو آفتاب طلایی صبح و مهتاب قشنگ شب..تو صدای پرنده ها..تو برف سفید و پر از آرامش و بارون های بی محابا..دنبال بهونه برای شاد بودن باشید و دنبال نشونه برای امیدوار بودن..چون ما خدارو داریم 🤍
2731

در هر حال من می‌نویسم که یکم خالی شم

من به آینده خیلی امیدوارم چون لبخند خدارو میبینم تو چهره پدرو مادرم..تو آفتاب طلایی صبح و مهتاب قشنگ شب..تو صدای پرنده ها..تو برف سفید و پر از آرامش و بارون های بی محابا..دنبال بهونه برای شاد بودن باشید و دنبال نشونه برای امیدوار بودن..چون ما خدارو داریم 🤍

بمحض اینکه کارام تموم شد قرار شد بریم خرید بازار که کل راهو تا بازار هی بهم توهین کرد و بد دهنی که تو بلند نشدی بریم کفش بخریم سیر کفش خریدنشم اینطوریه که شاید مثلا ماه ها بکشه و ما همه از دستش ذله شدیم 

هیچی نگفتم چون شهرمون مهمونه همش با خنده و شوخی میگذروندم

داخل بازار با چند نفر سر قیمت بحث کرد سرم داد زد 

رفتیم مرغ فروشی سر هزار تومان گرونتر تو کیلو داشت بحث میکرد که گفتم ول کن و خب همین باز باعث شد داد بزنه 

با دعوا و حرفای زشت منو آورد خونه ( خونه خواهرم جمع بودیم ومن خونم جداست) با بغض اومدم تو که خونوادم فهمیدن بحث کردیم که داداشم داد زد و بابام یه تو دهنی بهش زد خیلی یواش ولی همینم بهش خیلی برخورد 

من به آینده خیلی امیدوارم چون لبخند خدارو میبینم تو چهره پدرو مادرم..تو آفتاب طلایی صبح و مهتاب قشنگ شب..تو صدای پرنده ها..تو برف سفید و پر از آرامش و بارون های بی محابا..دنبال بهونه برای شاد بودن باشید و دنبال نشونه برای امیدوار بودن..چون ما خدارو داریم 🤍

دعوا کردیم بحث کردیم و من متاسفانه حرفی که نباید بهش زدم یه فحش بدی بهش دادم که کاملا بی منظور و از روی عصبانیت بود چون کلافم کرده بود

قبل اینم چند بار دعوای منو شوهرمو درآورد بشدت باعث بحتمون شد 

گفتم که خیلی عصبی و بیماره و بی دلیل داد و هوار می‌کنه 

ولی من نباید اون فشو بهش میدادم چون متاسفانه یه اتفاق تلخی براش افتاده و فکر کرد من اونو دارم میکوبم تو سرش 

هیچی بهش نگفتم خیلی توهین کرد خیلی حرفا زد اصلا مقصر بود ولی من سر همون حرف خیلی ناراحتم 

فردا هم قراره برگردن شهرستان 


من به آینده خیلی امیدوارم چون لبخند خدارو میبینم تو چهره پدرو مادرم..تو آفتاب طلایی صبح و مهتاب قشنگ شب..تو صدای پرنده ها..تو برف سفید و پر از آرامش و بارون های بی محابا..دنبال بهونه برای شاد بودن باشید و دنبال نشونه برای امیدوار بودن..چون ما خدارو داریم 🤍
2740

بعد رفتن منم مثل اینکه زد زیر گریه

من به آینده خیلی امیدوارم چون لبخند خدارو میبینم تو چهره پدرو مادرم..تو آفتاب طلایی صبح و مهتاب قشنگ شب..تو صدای پرنده ها..تو برف سفید و پر از آرامش و بارون های بی محابا..دنبال بهونه برای شاد بودن باشید و دنبال نشونه برای امیدوار بودن..چون ما خدارو داریم 🤍

خانومای که دارید همینجوری می‌خونید و بی تفاوت رد میشید بدون هیچ حرفی 

پس اینم بخونید که بچه فقط زاییدن نیست 

پدر من یه فرد عصبی بددهن و شره و همین اخلاق گندش خیلی روی داداشم تاثیر گذاشته (ازمنم چند سالی کوچیکتره)

و خب بخاطر بی تفاوتی نسبی و پررویی و خیره بودن خودش یه اتفاق و تجربه تلخ تو زندگی براش رخ داده و اخلاقشو خیلی پرخاشگرتر و عصبی تر کرده 

من دلم براش میسوزه ولی هیچ کاری ازم برنمیاد 

حالم بده که انقدر حالش بده 

حالم بده که انقدر از برادرم حرف شنیدم 

حالم بده که بهش حرف بدی زدم 

حالم بده که گریه کرده 

حالم بده خیلی بد...


من به آینده خیلی امیدوارم چون لبخند خدارو میبینم تو چهره پدرو مادرم..تو آفتاب طلایی صبح و مهتاب قشنگ شب..تو صدای پرنده ها..تو برف سفید و پر از آرامش و بارون های بی محابا..دنبال بهونه برای شاد بودن باشید و دنبال نشونه برای امیدوار بودن..چون ما خدارو داریم 🤍
الهی  بگو عزیزم من هستم

تموم شد 

من به آینده خیلی امیدوارم چون لبخند خدارو میبینم تو چهره پدرو مادرم..تو آفتاب طلایی صبح و مهتاب قشنگ شب..تو صدای پرنده ها..تو برف سفید و پر از آرامش و بارون های بی محابا..دنبال بهونه برای شاد بودن باشید و دنبال نشونه برای امیدوار بودن..چون ما خدارو داریم 🤍

[QUOTE=338861380]اخلاق پدرت روی شما تاثیر نذاشته؟[/نمیشه گفت ن 

ولی بطور کلی بین هم سن و سالام اصلا دعوایی نیستم اهل بحث زیادی نیستم معتقدم حرف رو یکبار باید زد همون یکبارم کوتاه و مختصر..متاسفانه این برادرمو وقتی مادرم حامله بود اطلاع نداشت تا چهارماهگیش و قرصهای هورمونی زیادی هم مصرف می‌کرد..

من به آینده خیلی امیدوارم چون لبخند خدارو میبینم تو چهره پدرو مادرم..تو آفتاب طلایی صبح و مهتاب قشنگ شب..تو صدای پرنده ها..تو برف سفید و پر از آرامش و بارون های بی محابا..دنبال بهونه برای شاد بودن باشید و دنبال نشونه برای امیدوار بودن..چون ما خدارو داریم 🤍
چرا دارو مصرف نمیکنن؟ وسواس فکری هم  داره

دکتر براش تجویز کرد .لی نخورد 

بله وسواس فکری شدید داره 

طوری که سر یه چیز کوچیک مثلا با خنده یه شوخی بکنی باهاش جدی و عصبی جواب میده و شاید یکساعت بعد هم دوباره تکرار کنه دوباره تکرار کنه و دوباره تکرار می‌کنه تا جایی که بحث بکشه 

مادرم خیلی از دستشون عذاب می‌کشه...

من به آینده خیلی امیدوارم چون لبخند خدارو میبینم تو چهره پدرو مادرم..تو آفتاب طلایی صبح و مهتاب قشنگ شب..تو صدای پرنده ها..تو برف سفید و پر از آرامش و بارون های بی محابا..دنبال بهونه برای شاد بودن باشید و دنبال نشونه برای امیدوار بودن..چون ما خدارو داریم 🤍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687