شوهرم یه چند هفته آیی میشه می‌ره کمک دوستش مثلا تو اورژانس یه بیمارستان دیگه (جایی که خودش کار می‌کنه نه)
اولش گفت دوستم تازه رفته اورژانس بلد نیست و اینا هنوز
برم کمکش خودمم یه چیزهایی یاد بگیرم از کیس ها(چون شوهرم قبل اینکه به طرح اومد تخصص سال اول قبول شد نشد بره کامل کامل طبابت عمومی رو یاد بگیره
خلاصه من میدونستم یه چندتا دختر تهرانی پزشک هم هستن اونجا
مثلا ببار یکیشون گفته بود بهش که کاش این بیمارستان بودی خوش می‌گذشت اینجا
و حس میکنم می‌ره اونجا اونا هستن
بگم چی بهش گفتم؟
بگپ دیگه
زیر لفظی میخای
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
بعد امروز تا خودش از بیمارستان اومده سال ۲ میگه
میخوام ۵ برم پیش دوستم و اینا
منم اعصابم خورد شد میخواستم بگم آره میخوای بری پیش اون دخهرا و اینا
ولی خودمو کنترل کردم چون سطحت میاد پایین اگه اینجوری بگی
لفت میدی پوف
بهش گفتم می‌دونی بنظر من دیگه نرو چون آره واقعا چند روز پیش دوستت واقعا کمک نیاز داشت و تو خیلی مهربونی و رفیق خوبی هستی و از حالا تو واقعا نیازی نداری چیزی یاد بگیری چون الانم خودت در مسیر یادگیری هستی و در عین حال درس بیشتری ام باید بخونی
و سطحت میاد پایین بری محل کار دوستت هر روز
اونم گفت نه من هر روز نرفتم و اینا یا فقط دو سه ساعت رفتم
منم گفتم کاری ندارم به اون ولی آدم خاص خودشو پایین نمیارن
حتی اگه دلت میخواد دوستتون ببینی میتونی بیرون از محل های کارتون قرار بذاری
خلاصه خیلی دبش میخواد آدم کاریزماتیکی باشه
و می‌دونم دیگه به این راحتی نمی ره
و من موفق شدم بدون اینکه اسم زنی چیزی بیارم وسط که اون حساس بشه منم سطحتم بیاد پایین
خانوما اصلا اسم هیچ زنی رو نیارید چون این حس رو به همسرتون میدید که اونا از شما بالاترن
