امشب پیشش بودم بعد داشتم به شوخی میگفتم من با دخترایی که ازم خیلی خوشکل تر باشن بیرون نمیرم
سر ی جریاناتی من چند بار با اکسش یا همون عشق سابقش که اسمش فاطمس بیرون رفتم قبلا
بعد از دهنش پرید گفت پ چطور با فاطمه رفتی بیرون
من یهو موندم بغض کردم یهو فهمید چی گفته ۱۰۰بار گفت غلط کردم گوه خوردم هی اومد سمتم بغل
بعد رفتیم بیرون دیگه انقد هی من ناراحت موندم اون عصبی شد
تهش برگشتم خونه من ازش معذرت خواهی کردم😑💔
واقعا دلم شکست
سر شبم ازش پرسیدم مامان بزرگترو دوست داری؟گفت نه زیاد
بعد پرسیدم من و بیشتر دوس داری یا مامان بزرگت گفت هردوتاتون یه اندازه..