دیشب زنگ زد واسه ی تبریک
نامزدمم کنارش بود
خیلی با مادرش راحته شوخی اینا میکنه باهاش
بلند با خنده میگف دیگ دختر نیس مامان
روزه زنو تبریک بگو الان فایده نداره
حالا ما اصن چیز نکردیما شوخی میکرد
داشتم میمردم از خجالت
هول شدم گفتم بخدا الکی میگ
هرهر میخندیدن
میخاستم اب شممممم 😭
الان باهاش قهرم گفتم الان باور کرده مامانت