دوستم چون خانوادش مذهبین از همون راه پیروی میکنه چادریه نماز میخونه روزه میگیره اما
میگه بارها خواستم کنار بذارم چادرم رو
یا میگه دوست پسر میخوام اما هرکار میکنم نمیتونم حس گناه دارم
یا موقع نماز خوندن همش حال نداره و دلش نمیخواد سر وقت بخونه.
تاحالا ۲۰بار قران رو خونده اما معنیشو نخونده و درکی ازش نداره موقع سختی همش میناله
میخواد خودش باشه اما میترسه چون همه این سالها اینطور بوده .
نتیجش شده یه ادم عصبی که از خانوادش فاصله گرفته و همش ناله میکنه
چه راهنمایی واسش دارید؟
گزارش نزنید حالش خوب نیست فقط راهنمایی میخوام لطفا با هم بحث نکنید فقط نظرتون رو بمن بگید