من تازه ازدواج کردم تو شهر غریبم بجز شوهرم کسی ندارم اینجا خیلیم ترسو ام تاحالا جایی تنهایی نرفتم بعد این صاحب خونه هم کف که خونش تو پارکینگ اومده دیوار کشیده همه جای پارکینگ برای خودش برداشته فقط برای ما طبقه بالا ها یک راهرو برای ورود خروج گذاشته نازه کنتور هامون هم مونده اونطرف کفشور اینا مونده طرف اونا بعد دیگه شوهرم پنجشنبه مرخصی گرفت با مردا رفتن شکایت کردن شوهرمم هزینه شکایت هارو داد دیگه الان دیروز نمیدونم کی از قصد برداشته شیلنگ رو باز گذاشته همه جا آب برداشته 😕دوباره دیشب زنگ زدن پلیس این همسایه هم همه چی بود جنایی میکنه دیگه دوبار شکایت کردیم دیگه بزار یه چندروز بگذره دوباره برو شکابت الان شوهرم سرکار خواب بودم اومده میگه بیا دوباره بریم شکایت یعنی من با چندتا مرد و فقط یه خانوم که از همسایه هاست برم شکایت