من شوهرم چسبیده به کار وخونه درست کردن
به حدی از شکممون زده چسبیده به خونه ساختن چند وقتع گوشت نتونستیم بخریم از بس الکی همه چی سرهم کردم خوردم خسته شدم 😔هی میخوام برم دکتر هی چک های سنگین داده
این چند روز واقعا دلم گرفته
عصری میگم میخوای بری سرکار به حدی دلم گرفته بود زدم زیر گریه میگ چته خوب پاشو برو خونه مادرم یا مادرت
انگار ن انگار من دارم میگم دلم گرفته دارم گریه میکنم رفته