سلام،بچه ها ما لا خانواده همسرم اومدیم سفر،دیشب همه دور هم نشسته بودیم ،جاریم و برادرشوهرم،مادر همسرم و مادر جاریم،،،،
همه داشتن مسخره بازی درمیاوردن که همسرم آهنگ اندی رو که واسه دخترای شهر های ایران میخونه خوند بعد اسم شهر من رو آورد یه حرف زشت و بی ادبانه زد ( گفت دختر ....نگو تا صبح براش میرینم) توی جمع از خجالت آب شدم،از اون بدتر که همه دلشون برام سوخت،،،،از دیشب تا حالا هرچی معذرت خواهی میکنه بازم ناراحتم
خیلی بیشعور و بی نزاکته
فقط همین
بیشعور فاز گرفته
مردا کلا ادم های جو گیری هستن
خودتو سنگین بگیر که بیشتر مواظب رفتارهاش باشه
میخاسته خودشیرینی کنه مردا همینن
کش نده که داستان نشه
بی ادب و بی فرهنگ😐
چقدر بیشعوره بی تربیت مثل دلقکا دونفر بهش خندیدن جوگیر شده
بگو عدرخواهی نیاز نیست
دیگ‌اخرین بارت باشه برنامه میچینی با خانوادت
جلو مادر جاریم که عمه اشون هم میشه خیلی خجالت کشیدم،،بعد بقیه هم هی میگفتن گناه داره پاشو از دلش دربیار
اگه اونا این حرفا رو نمی‌زدن یا خودشونو به نفهمیدن میزدن گذشت برام راحتر بود
بگو من دختر اون شهرم منظورت کاملا واضح بود و به هر روش غیرتهاجمی که میدونی یکبار برای همیشه ادبش کن
ولی خواستم بگم بری تنبیهش فردا ببرش خالیش کن ویه طلای سنگین بردار دوداز سرم‌بلند شد میگی براش وام وگوشی و…میدونم ناراحتی ولی طبق این حرفایی که زدی جهت تلنگر باید بگم لیاقتت همین رفتاره متاسفانه
منم شوهرمو روی سرم گذاشتم حتی قبل حرفای خانمه میگفت پای همسرتو بذار توشیر من پاش روتو آب گرم ونمک ماساژ میدادم به بدترین شکل ممکن خیانت کرد لیاقت منم همین بود ولی خودمو‌تغییر دادم، خودتو تغییر بده
