برا هرکاری عذاب وجدان میگیرم حتی اگه کارم در باطن غلط نباشه ... بعد از مرگ پدرم بیشتر روزها عذاب وجدان دارم که چرا فلان بار باهاش بحثم شد چرا فلان بار اومد کم ازش پذیرایی کردم چرا و چرا های دیگه ... دلم براش میسوزه الهی بمیرم برا خنده هاش ...چرا بعد از پدرم حتی لحظه ای شادی کردم این هم آزارم میده هنوز ۴ماه نشده که رفته و من خیلی عذاب دارم میکشم ... حتی چیزی بمادرم میگم عذاب میکشم مثلا گفتم کاش جای بابامن میمردم ناراحت شد ... نمیدونم چی بگم چکار کنم...