از فوت بابام ۳ماه میگذره رفتم جشنی ک برا همکارا گرفته بودن همه رقصیدن بمنم گفتن بیا برقص منم رقصیدم خاک توسرم پشیمونم حالم از خودم بهم میخوره پیش همکارام خجالت میکشم ای خدا ... خودم خیلی پشیمونم مادرم گفت تو ب بابات بی احترامی کردی... خاک برسرم خیلی ناراحتم اونجام بخاطر روح بابام رفتم و یکمم حالم بهتر شد اما مامانم اونجوری گفت عذاب وجدان گرفتم ..بابام ۵۳سالش بود منحتی بعد مردنشم آدم نبودم ...گفتن بعضیا عروسی میگیرن...ای خدا پریشونم حالماز خودم بهم میخوره چکنم یاد بره همیشه میرینم به زندگی و احساسات خودم
اشکالی نداره، زندگی ادامه داره مجبوری ادامه بدی و این چیزام جز زندگیه.مامانتم دلش پره ی چیزی گفته.
عزیز من اولن خدا رحمتش کنه ابن که به خودت بد بگیری و خوش بگذرونی هیچ اتفاقی نمی‌افته چرا عذاب وجدان خوبه افسردگی بگیری؟ تا کی میخوای بمونی خونه و مهمونی نری؟ بیخیال حرف مردم اگه چیزی هم گفتن بگو به شماها چه
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
وا
حالا چون خدا بیامرزدشون فوت شدن شما هم باید دائم غصه دار باشین؟
غم تو دل آدمه به تظاهر کردن نیست که
امیدوارم خدا صبرتون بده عزیزم
عزیزم مطمئن باش باباتم اگه ببینه تو خوشحالی و داری ب زندگی عادی برمیگردی روحش شاد میشه تا وقتی ک ببینه همش ناراحتی و اذیتی.یه کم عاقلانه فکر کن.هرچی تو شادتر و خوشحال تر باشی روح پدرتم خیالش راحتتر میشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
3 ثانیه پیش
4 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
