من یک ماهه عقد کردم
شوهرم الحمدالله اخلاقیاتش خوبه
هر کار خوبی میکنه مامانم سریع میشینه پیش خواهراش یا هر کس دیگه ای تعریف میکنه
من که اصلا هیچی از کارای خوبش و خوبیاش به مامانم نمیگم که نره پیش بقیه تعریف کنه
ولی مثلا یه سری کارا هست خودش میبینه دیگه
مثلا میره پیش فامیلاش میشینه میگه داماد من ،دو روز میاد خونمون برا دخترم کلی خرید میکنه یا
اگه دخترم بخواد ظرف بشوره آشپزی کنه یا هر کاری کنه پا به پاش کمک میکنه
دو تا مثال زدم که متوجه بشید چه چیزایی میگه
بعد هر وقت که مامانم از شوهرم پیش کسی تعریف میکنه دقیقااااا همون موقع ما شدید دعوا میکنیم با هم
در صورتی که ما خیلی کم بینمون بحث و دعوا میشه
الان بهش گفتم مامان درک میکنم یه دونه دختر داری ذوق داری شوهرش باهاش خوبه ولی پیش هیچ کس ازش تعریف نکن
حتی اگه ازت پرسیدن دامادت چه جوریه بگو خداروشکر ،الحمدالله خوبه
فک میکنید چی جواب داده باشه خوبه؟
گفت تو این چیزام سرت میشه؟😃و رفت از اتاقم 😃