مادرم فوت شده شاید اگه بود کمکم میکرد ولی شما خواهش میکنم بگید چیکار کنم ۶ماهه عروسی کردم ی روز خوش نداشتم با شوهرم همش دعوا دیگه امروز از حدش گذروند بهم گفت ج.نده ب مادرم فوش داد بابامم میگه باید مهریتو بگیری تمام و کمال من اعصابم نمیکشه برم دنبال مهریه خیلی خسته و داغونم کل روز خونه نیست تازگیا هم یاد گرفته شبا نیاد کلأ انگار خودم تک و تنها دارم زندگی میکنم هرشب مست رفیق باز خانوادش آشغالن
جدا شووووو جدا شووووو جدا شوووووو
با پدرت کاملا موافقم
اول بشین منطقی فکر کن چرا اصلا زنش شدی اگه اینهمه ایراد داره، شاید لج کردی الان
خانواده شوهر معمولا با عروس خوب تا نمیکنن پس توقع نداشته باش
تا تکلیفت با خودت و شوهرت روشن نشده بچه دار نشو یه طفل معصومو درگیر نکن
عزیزم میدونی از یه جا به بعد باید به ساز و ستزش رو ول کنی به نظر من طلاقتو بگیر فعلا هم بچه نداری حتما طلاق بگیر چون نمیشه با همچین مردی زندگی کرد تو مهریتو بزار اجرا چون فردا میری خونه پدرت چرا حلال کنی تو مهریت حقته بگیر مهریتو کم زیاد به دردت میخوره
چرا داری ادامه میدی
برو مشاور
عزیزم فعلا اصلااااا بچه دار نشو تا تکلیف زندگیت معلوم نشده
جداشو مهریت رو هم بگیر
تابچه دار نشدی برو
چقد عقد بودبد اون موقع معلوم نبود رفیق بازه؟از اول عروسی همینجوریه؟
عزیزم چرا باید اینجور باشیم من ک ی بچه دارم تو نداری اگ رفیق بازه میزنه خرجی نمیده بداخلاقه سرده محبت نمیکنه برو و خودتو خلاص کن اولش سخته بعدا راحت میشی من امشب با یک بچه زده زده انداخته رفته تا الان نیومده ب ناحق عرضه ندارن برا بچش پدری کنه
خاک تو سرش واقعا
هر ثانیه نزنی بیرون بیشتر باختی
همین که پدرت پشتت هست خیلی عالیه .ببین جدا شو .مهریه ات هم بگیر برو روانشناس حالتو خوب کن و مهریه ات رو ازش بکیر و ب بابات هم بگو خیلی خسته ای که داخل گرفتن مهریه کمکت کنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
