بعد از یازده سال زندگی مشترک و یه بچه و بعد از شش سال اذیت شدن جفتمون و بعد از یک سال کش و قوس و دودلی برای جدایی فردا میخواد اثاثش رو ببره. از ساعت نه دارم گریه می کنم . سرم داره منفجر میشه. کاش با جنگ و دعوا جدا میشدیم شاید راحتتر بود. ولی کاملا دوستانه اینش خیلی سخته . خودم میخوام براش ببرم خونه جدید. ای خدا کی این روزا تموم میشه
ماهم امشب یه بحثی کردیم و شوهرم قهر کرد کاش جدایی باشرایط درست واسه ماهم پیش میومد
یه انگشتر واسش گرفته بودم وقتی دید پرتش کرد تو اتاق بیشتر ناراحتم کرد
یه بیداری دقیقا عین یه کابوس،مثل گشتن تو تاریکی و بی فانوس،میچرخم تو حباب انتظار تو،مثل ماهی و تنگ و وهم اقیانوس....زندگیم سوخت ...جسد آرزوهام مونده روی دستم...خوشبحالت زندگی کردی💔ولی من نه نتونستم😔
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه