شوهرم سر موضوع های چرت هفته ها باهام حرف نمیزنه خسته شدم از این وضعیت عمقا هم منو دوست نداره هر چند ازش سرم میاد میشینه خونه ی مامانم انگار خانواده م بهش بدهکارن البته اونا به روشون نمیارن منو هم محل نمیده میرم نزدیکش پس میزنه نمیدونم هدفش چیه منم از این وضعیت خسته شدم و واقعا غرورم له میشه و نمیتونم خوب به بچه هام برسم موندم چکار کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
لطفا لایک نکنید💗 تا اخربخون ،شیدای فاطمه(س) امروزی وشیکم خوشکل ونازم چشمام دریاییه.. ولی عاشق اهل بیتم عشقم دلیل داره بخون تا بدونی چرا نور امیدم هستن بخصوص حضرت فاطمه توسخت ترین شرایطم آب رو اتیش بودن.👈👈👈یکی بهم یه حرف ناحق زدبدجوردلم شکست گفتم به من نگفتی به حضرت فاطمه گفتی خودش جوابتوبده یه هفته بعدسرنماز با دل شکسته درقران باز کردم میدونی چی اومد نوشته بود:کسانی راکه به مریم تهمت ناروا زدن را به سزای عملشان میرسانیم...(اسمم مریمه)دوروز بعد اون ادم با گریه والتماس زنگ زد وحلالیت خواست گفت پاکیت بهم ثابت شد به ناحق اون حرف وزدم حلالم کن که تمام زندگیم داره از هم میپاشه.این فقط یه نمونه از بزرگی خدا وقران واهل بیته که تو زندگیم دیدم,💖💖💖
نه اصلا رو نمیده حرف بزنم منم بی اهمیت جلوه میدم ولی از درون داغون میشم
حتما حرف بزن. یه بار که یه کم حس کردی حال و اوضاش بهتره، بهش بگو میخوام باهات حرف بزنم. بشین هرچی تو دلته با مهربونی و با حالت درد و دل بهش بگو. ببین چی میگه؟ شاید اونم حرفایی داشته باشه. ببین دردش چیه؟
آرامش داشتن کنار یه نفر، از عاشقِ اون یه نفر بودن مهمتره♥️