من معلّم هستم
زندگی ، پشت نگاهم جاری است
سرزمین کلمات،قاب دستان من است
قاصدک های لبانم هر روز
سبزه ی نام خدا را به جهان می بخشد
من معلّم هستم
گرچه بر گونه من
سرخی سیلی صد درد درخشش دارد
آخرین دغدغه هایم این است :
نکند حرف مرا هیچ کس امروز نفهمید اصلاً ؟
نکند حرفی ماند ؟
نکند مجهولی
روی رخساره سوخته تخته سیاه جا مانده است ؟
من معلّم هستم
هر شب از آینه ها می پرسم :
به کدامین شیوه
وسعت یاد خدا را بکشانم به کلاس ؟
بچه ها را ببرم
تا لب دریاچه عشق ؟
غرق دریای تفکر بکنم ؟
با تبسم یا اخم ؟
با یکی بود و نبود
زیر یک طاق کبود ؟
یا کلاغی که به خانه نرسید ؟
قصّه گویی بکنم ؟
تک به تک یا با جمع ؟
بدوم یا آرام ؟
من معلّم هستم
نیمکت ها نفس گرم قدم های مرا می فهمند
بال های قلم و تخته سیاه
رمز پرواز مرا می دانند
سیب ها دست مرا می خوانند
من معلّم هستم
درد فهمیدن و فهماندن و مفهوم شدن
همگی مال منست.
من معلم هستم.
معلمی عشق است.
🌷🌸🍀❤️🌷🌸❤️🌷🌸❤️🍀
روز معلم مبارک
امروز خودم معلم هستم و آروز دارم کاش میتونستم دوباره معلمان مقطع دبستانم ببینم و روی ماهشون ببوسم💗
کلاس اول:خانم زیبرم
کلاس دوم:خانم ترکمان
کلاس سوم:خانم ناطق
کلاس چهارم:خانم قادری
کلاس پنجم :خانم فلاح
یاد باد آن روزگاران یاد باد