2733
2734
عنوان

امشب شب اخریه که خونه خودمم🥺

| مشاهده متن کامل بحث + 2161 بازدید | 56 پست
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



ما چند ماهه بجز سلام ناهار/شام چی میخوری صحبت دیگه ای نداشتیم 😅

تو میتونی زندگیو درس کنی تو یک زنی میتونی همچین رابطه رو ب رابطه شاد تبدیل کنی میتونی خونه دلگیرو ب خونه گرم و باصفا تبدیل کنی

دعا میکنید دخترم صحیح و سالم به دنیا بیاد❤️
2731
دوس نداشتم ول کنم ولی  نشد دیگه🙂

از طرز تایپ کردنت معلومه خودتم آدم کم حرف و درونگرایی هستی دوست نداری دیگران از احساسات درونت باخبر بشن .بنظرم یکم بیشتر روی خودت کار کن شوهرتم عوض میشه .احتمالا براش کسل کننده شدی که هیچ حرفی واسه گفتن ندارید

بنظرم نرو اصلا چرا چن حرفی ندارین ؟کی مقصره ؟چرا یکدومتون کوتاه نمیاین؟وقتی شوهرت بعد از چند ماه دیشب اومد کنارت خابید یعنی میخاد همه چی درست شه خرابش نکن اگ واقعا جدی قصدت جداشدنه برو وگرنه نرو بمون خونت با شوهرت صحبت کن بچه ک نیستین دوتا آدم عاقل هستین امروز گ اومد خونه باهاش صحبت کن بگو فلانی من دیگ خسته شذم از این وضعیت یا دستش کن یا من میخام برم ببین اون نظرش چیه شاید درست شد ی فرصت ب خودتون بده 🥲

عدس کوشولووووم ۱۴۰۳/۱/۱۴ ساعت ۵ صبح سقط شد 💔روزی که آزمایش دادم دکتر آزمایشگاه بهم گفت ی عدس کوشولووو تو شکممه منم اسم کاربریمو گذاشتم مامان عدس کوشولووو اما دیگه عدسم و ندارم 🥺💔
2740
از طرز تایپ کردنت معلومه خودتم آدم کم حرف و درونگرایی هستی دوست نداری دیگران از احساسات درونت باخبر ...

من علی رغم تموم دعواهامون و مشکلاتمون سعی کردم بمونم درست کنیم باهم 

من حتی مشاورم رفتم تازگیا فکر میکردم مشکل منو اعتماد بنفس نداشته منه 

من حتی حاضر نشدم برم خونه بابام تو این چند ماه

شوهرمن یهو شروع کرد بهونه گیری شروع کرد حرفای سنگین زدن یه نمونش اینکه دلم سوخت برات اومدم گرفتمت بااینهمه بازم نخواستم برم 

جای خوابشو جدا کرد نخواستم برم 

بد حرف زد نخواستم برم

غرورمو شکوند نخواستم برم

فهمیدم با کسیه نخواستم برم

خواستم برا اشتیمون یه حرکت کوچیکی بزنم به خودم رسیدم لباسی که برام خریده بودو پوشیدم عکس دوتاییمونو گذاشتم پروفایلم شاید ببینه کنجکاو شه اومد خونه حتی نگامم نکرد رفت خوابید 

حدودا یه هفته دوهفته پیش اومد گفت خسته شدم دیگه نمیتونم جدا بشیم دیگه نمیخوامت ببین چقدر برام سنگین بوده این حرفش 

و من بااینکه حق طلاقم داشتم هیچ اقدامی نکرده بودم...

استارتر مشکلاتتون سر چی شروع شد؟ چند تا از تاپیک های دوسال قبلت که از همسرت تعریف می کردی رو خوندم ...

گفتم بالاتر

خودمم

واقعا فکر میکردم فقط باعشق میشه زندگی ساخت💔

من علی رغم تموم دعواهامون و مشکلاتمون سعی کردم بمونم درست کنیم باهم  من حتی مشاورم رفتم تازگیا ...

پس کسی تو زندگیشع وقتی خودش بهت گفت برو دیگ حرفی نمیمونه ک ما بخایم جلوتو بگیریم امروز وسایلتو جمع کن شب ک اومد بالاخره میبینه دیگ بهش بگو بهم گفتی برو اینهمه صبوری کردم تا برگردی بهم ولی چیزی ک یطرفس فقط نمیشه من فردا میرم 

بزار ی تلنگر بخوره اگ واقعا بخادت هنوز جلوتو میگیره اگرم نه ک دیگ ....

امیدوارم عاقبت بخیر و خوشبخت باشی🙂❤️

عدس کوشولووووم ۱۴۰۳/۱/۱۴ ساعت ۵ صبح سقط شد 💔روزی که آزمایش دادم دکتر آزمایشگاه بهم گفت ی عدس کوشولووو تو شکممه منم اسم کاربریمو گذاشتم مامان عدس کوشولووو اما دیگه عدسم و ندارم 🥺💔
من علی رغم تموم دعواهامون و مشکلاتمون سعی کردم بمونم درست کنیم باهم  من حتی مشاورم رفتم تازگیا ...

عزیزم🥲

چقدر ازدواج سخته واقعا

حق داری بخوای بری ، بهترین کار همینه 

همه چیز رو رها کن و برو رو خودت و زندگی جدیدت تمرکز کن

از ته قلبم واست خوشبختی آرزو میکنم

مطمئنم بک روزی میرسه که اون پشیمونه در حالی که تو تو خوشبختی غرق شدی

من علی رغم تموم دعواهامون و مشکلاتمون سعی کردم بمونم درست کنیم باهم  من حتی مشاورم رفتم تازگیا ...

همش قصه ی منه که 🙁

منم نخواستم برم . هیچوقت

آخرش خودش ول کرد رفت 

بهم بگو حکمش چیه اون ی نفر که خوشبینیمو به همه کشت؟ مگه میشه !؟ دیگه مگه میشه باز اون آدم همیشه شد!!؟💔
مثلا بری خونه پدرت چه اتفاقی می افته؟؟؟ دنبالت میاد؟ خانواده ها واسطه گری می خوان کن؟ فقط دخالت می ک ...

دیگه وقتی خودش میگه برو نمیخوامت باید خیلی بی غرور و بیعار باشم بمونم تو این زندگی

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز