از بی توجهی به حرف مردم و فامیل چه پیشرفتی تو زندگی کردی؟

آرامش خودم

من به فامیل خیلی بی توجهم از نظرشون من الکی دارم به خودم سخت میگیرم من یا درس خوندم یا سرکار رفتم توی خیلی مراسم های فامیل نبودم ولی ناراحت هم نبود چون ارزش اهدافم بیشتر از این ها هست

چرا عزیزم این بزرگ ترین پیشرفت در واقع یه انقلاب برا کسی که درکش کنه 

من و شوهرم اگه می‌خواستیم به حرفای صد من یه غاز بقیه توجه بکنیم الان شوهرم باید یه تکنسین ساده می بود و من باید به یه کار پر استرس و پر از فشار ادامه میدادم چون همه آرزوشون بود اون شغل رو داشته باشن 

 نه میتونستیم پیشرفت مالی خاصی کنیم نه آسایشی برای خودمون فراهم کنیم 😐

 علاوه بر اون حتی بچه دوم هم نباید می‌داشتیم چون من بارداری سختی دارم 😐 

به جای اینکه پول دوره و آموزش و سرمایه گذاری روی خودمون بدیم هم باید هی تیر و تخته و فرش و مبل خونه عوض میکردیم 😐 

بعضیا ترس های جدی و شدیدی دارن اصلا دایره ریسک پذیری شون خیلی تنگ و کوچیکه و هی می‌خوان ترس های خودشون رو بهت منتقل کنن می‌خوان تو رو توی دنیای امن و کوچیک خودشون نگه دارن اسمش رو هم میذارن احتیاط و مراقبت فکر میکنن کلا نباید خودتو توی فشار بندازی یا باید به هر سطحی از درآمد که داری راضی باشی و هی از نیاز های اصلی زندگیت بزنی به جای اینکه درآمدت رو رشد بدی 

 کافیه از این مدل آدم ها که دوست خاله خرسه هستن و یا آدم هایی که از سر حسادت نمیتونن رشد تو رو ببینن و ترس میندازن به جونت کنده بشی و با آدم های موفق رفت و آمد کنی و هم مدار اون ها باشی و آموزش ببینی اون موقع رشد می‌کنی 

مسیر موفقیت یه مسیر شیب دار نیست 

تعریفش هم این نیست که اگه تلاش کنی حتما موفق میشی 

مسیر موفقیت بالا پایین داره 

لازمه موفقیت هم شکست خوردن و یاد گرفتنه

بهش میگن دره ناامیدی میفتی توش و فکر می‌کنی دیگه تهشه اسمش روشه دره ست ، باید بدونی طبیعی هستم همه همینن همه ناامید میشن ولی اونی موفق میشه که مسیر رو ادامه میده 

هر شکستی خوردی بازخورد بگیر 

چرا اینطوری شد ؟ کجای کارم مشکل داشت؟ چطور میتونم سری بعد جلوی این مشکل رو بگیرم ؟ اگر چی کار کنم نتیجه بهتری میگیرم ؟ نیاز به مشاوره دارم؟ به یه کوچ نیاز دارم ؟ 

 بازخورد میگیری اصلاح می‌کنی بازخورد میگیری اصلاح می‌کنی این یه چرخه ست انقدر تکرارش می‌کنی که موفق میشی من و شوهرم بالغ بر بیست تا شغل راه انداختیم که شاید باورت نشه خیلی هاش یادم نمیاد دیگران یادم میندازن تلاش کردیم تا تونستیم کسب و کار خودمون رو رشد بدیم و الان دو تا شرکت داریم و شوهرم با درآمد این دو تا دفتر ، داره خلبانی هم میخونه 

گاهی اوقات آدم یه مسیری رو می‌ره که بفهمه این مسیر مال من نیست ما اون موقعی که از شغل هامون راضی نبودیم در عین اینکه شاغل بودیم من مسئول فنی یه مجموعه بزرگ بودم و شوهرم تکنسین برق یه شرکت بود شغل خودمونو داشتیم نسبت به عموم جامعه هم عقب نبودیم ، ولی پرورش بلدرچین توی اتاق خواب خونه مون داشتیم ، طراحی و سئو سایت و تولید محتوا انجام دادیم ، تعمیرات برقی انجام دادیم حتی آشپزی کردیم ، خیارشور و آش فروختیم ، تولید محتوا کردیم ، بنایی کردیم ، نقاشی دیوار کردیم تدریس خصوصی آنلاین و حضوری کردیم  ، مشاوره دادیم تا بالاخره فهمیدیم رسالت شوهرم کارآفرینیه و رسالت من اثرگذاری 

 دو تامون پا به پای هم جون دادیم و تلاش کردیم هر کسی میفهمید می‌گفت شما از دنیا چی میخواید خونه دارید ماشین دارید بستونه فکر میکردن حرص می‌زنیم ولی ما دنبال رسالت خودمون بودیم نه صرفا پول درآوردن ،  دنبال رشد بودیم دنبال موقعیتی بودیم که بتونیم واقعا دنیا رو جای بهتری برای زندگی کنیم پول اولویت اول هیچ کدوم مون نبود از لباس و نیاز های ظاهری می‌زدیم تا بتونیم دوره های گرون بخریم و آموزش ببینیم برامون فرقی نمی‌کرد یه لباس رو پونصد بار بپوشیم ولی همون پول رو صرف آموزش خودمون میکردیم همین الانش هم همین هستیم هنوز در حال رشدیم و به صد خودمون نرسیدیم 

شما هم رشد خودتو به حرف کسی گره نزن، وقتی فکر رشد داری یعنی باید رشد کنی ولی همیشه توی ذهنت باشه کله ای یه هزینه زمانی و مالی بزرگ نکن با کمترین هزینه برو جلو و انجامش بده توی اسکیل کوچیک تجربه ش کن یه مدت توش بمون بازخورد بگیر اصلاح کن و چکش کاریش کن بعد تصمیم بگیر باید باهاش چی کار کنی هر چقدر خسارت زمانی و مالی زیادی متحمل نشی و ریسک مالی کمتری داشته باشی شانس اینکه راحت تر دوباره دست بذاری روی زانوهات و بلند بشی و ناامید نشی خیلی بیشتر میشه 

 ولی حتما تجربه کن بالاخره میفتی توی مسیری که بدرخشی

 توی مسیر آموزش و رشد باش تنها توصیه ای که میتونم به عنوان حسن ختام حرفام داشته باشم همینه  

آموزش دیدن باعث میشه مسیر های اشتباه تفکرات اشتباهی که دیگران داشتن و نتیجه نگرفتن رو تکرار نکنی آزمون و خطا نکنی هوشمندانه تر تلاش کنی 

وااااا آرامش بزرگ‌ترین پیشرفته

متاسفانه هنوز همچین قدرتی ندارم

تاالان تونستم زندگیمو حفظ کنم و با شوهرم روز به روز آرامش بیشتری داریم هرروزم داریم از هر نظر پیشرفت میکنیم جز با درجه یک با هیچکسم رفت و آمد نداریم فقط پدر و مادر و خواهر خودمو همسرم

به راحتی دوری کردم و برای ارتقاء خودم تلاش کردم. مثلا یک سال ناپدید شدم، با مدرک یه چیزی برگشتم، دو روز رفت و آمد کردم ‌‌باز دوباره یکسال غیب شدم، یه مدرک دیگه یا کار خاص دیگه ای کردم، باز سر عید پیدا شدم و دو روز رفت و آمد کردم.

من که بازنشسته نیستم، بچه هم ندارم، پس وقتم رو صرفا برای سرخ کردن پیاز و پوست گرفتن سیب زمینی و پاساژ گردی مثل تمام بیکاران خانواده هدر نمیکنم!

( جسارت به خانم‌های خانه دار یا مامانا نباشه، کار خونه واقعا سخته، منظورم به شخص خودمِ و اینکه همیشه در رژیمیم و آشپزی نداریم مثل همه، خونه تمیزی هم یکی میاد انجام میده، من وقت آزاد زیاد دارم که برای خودم صرف میکنم)