حدود ده روز پیش سر طلاهامو میخاست بفروشه دعوا شد و شروع کرد ب فحاشی ب خانواده م طبق معمول منم ناراحت شدم اسم خانواده اونو آوردم بعدش هم منو کتک زد منم ناراحت شده بودم این ازم فیلم میگرفت بعد من تو فیلم گریه میکردم میگفتم اون داداشت اون مامانت خلاصه پشت سر اونا حرف میزدم اینم فیلم میگرفت بعد من قهر رفتم خونه مامانم این بیشعور رفته فیلمام تو اون حالت ب خانوادش نشون داده اونهام قهر کردن باهام بعد هزار تا فالوور داره استوری کرده اره زن من گدا گشنه ی زن من ذاتش کثیفه کینه ای دشمنی داره طمع پول منو داره
من ده روز قهر بودم پزشک قانونی هم رفتم باز هی تهدید میکرد بچم بیار خونه من تو دلم گفتم گناه داره بچش دوست داره شاید سرش ب سنگ خورده برگشتم خونه
حالا پسر من دو شبه تا پنج صبح بیداره من ساعت دو بیدار میشم تا ناهار درست کنم دیر میشه امروز دو بیدارشدم صبحانه خوردم با پسرم ،،شوهرم تا پنج بعد از ظهر خواب بود بیدار نمیشد ،،باز پسرم خوابید تا نه شب من نتونستم ناهار درست کنم چون اگ سرو صدا میکردم بیدار میشد مجبور شدیم از بیرون سفارش بدیم ،،حالا شب شوهرم اومده حالت تهوع داشت رفتم گفتم چیزی احتیاج نداری سوپ نمیخوای دمنوش نمیخوای میگفت نه بهش نوشابه دادم گفتم بخواب،،رفته ب داداشش پیام داده من یواشکی خوندم ک زنای حالا ب درد گوه نمیخورن ن ناهار خوردم ن صبحانه ن شام دوروز خانه مامان بودم حالم خوب شد اره ب بچه غذای سرخ کردین داده با کره
غذای رستوران داده ب بچه ،،خودش بچه شیر میده گفتم غذا بخور گفته ن بیدار میشه ،،قیافش ب گرگ میمونه منو گفته بود ،،داداش نوشته بود حیف تو برای این زن ب مامان میگم از فردا غذا بفرسته