فکر نمیکردم روزی این حرفا و رفتارا رو ببینم
چیزی نموند که نگه
تهدید، توهین، بی احترامی، له کردن و گفتن اینکه سیر شدم ازت و دوست دارم طلاق بدی بری... اینکه مهریه بگیری با ماشین از روت رد میشم در صورتیکه من هیچ وقت حرف مهریه نزده بودم... گفت لیاقت منو نداری. گفت برو شر کم... سه ماه بعد جدایی هم رفت با یکی دیگه
فقط بگم در حقم نامردی کرد
تو زندگیمون سم پاشی کرد بین منو خانوادش
خودش باعث شد...
بعد یک سال هنوز حرفاش یادم نرفته
راحت رفتنش و راحت جایگزین کردنش
من با وجود همه توهین ها و نامردیاش همه چی رو بخشیدم
من لایق اون همه نخواستن و توهین و بی تفاوتی نبودم
هیچ زنی الکی دیوانه نمیشه
منو دیوانه کرد خوب بلد بود
بهم همون اول ازدواجدمیگفت تو زندگی خودتو بکن من زندگی خودمو و نمیزاشت صمیمی بشیم
بین من و خانوادش سم پاشی کرد و حس حسادت از عمد در من ایجاد کرد تا با خانوادش صمیمی نشم چون میترسید یکی بشیم علیه اون... من لایق این حرفا و رفتارا نبودم