ما یه گربه داشتیم این خیابونی بود گاهی میآمد جلو در اتاق ما عذا بهش میدادم اینم بشدت پرخاشگر بود اصلا نه دستی بود نه آروم که گاهی خودم ازش میترسیدم .هیچ وقت سمت مرنده های ما نمیرفت ولی یک روز یکی از مرغ عشق هامو گرفت و کشت و من گربه از خونه بیرون کردم و دیگه بهش عذا ندادم
گذشت از این ماجرا من گربه دیگه ندیدم الان یکسال گذشته دیروز اتفاقی دیدم جلو در و مثل همیشه حالت پرخاشگری داشت دلم نیامد بی غذا ولش کنم یه عذا بهش دادم و خورد و رفت و دیگه پیداش نشد انگار با امدنش میخواست نشونه یه چیزی باشه