یکیشون ک اصلا بیرون نمیان و اکثرا خونه هم نیستن
یکیشون مگه اینکه صداش کنم بیاد بیرون
یکیشونم بنا ب دلایلی ازش دلخورم
دوتای دیگه ک اهل بیرون اومدن (تو پارکینگ یا جلو در نشستن هستن) کمی سبک و بی غرور و فقیرن (از لحاظ مالی)
یکیشون ک علنن گدای میکنه و هرکی و میبینه (غریبه، آشنا، فامیل، همسایه و...) میگه اینو بده بمن اونو بده بمت
یکیشم پارسال با شوهرش ی قضیه ای براشون پیش اومد شوهرش میگفت خانمم خیانت کرده خانمه هم میگفت شوهرم ب بچم (ازشوهرسابقش) تجاوز کرده) و الان راحت و بیخیال و عادی دارن زندگی میکنن
حالا شوهرم میگه دوست ندارم با این دوتا بشینی و... (خودمم ی جوریم راستش) ولی مجبورم دیگه حالم خوبه باشون و برون گرا و اجتماعی م
بنظرتون چکارکنم