من بعدازظهر رفتم خونه مادرشوهرم ...شوهرم شبکار بود بهش گفتم من شب میمونم میخوابم
خواهرشوهرمم بود ...بعد از شام خواهرشوهرم حاضر شد که بره ...منم طی یه تصمیم ناگهانی گفتم ک میرم خونه
به محض اینکه اومدم خونه زنگ زدم با مامانم صحبت کنم ...نگو شوهرم پشت خط بوده ده بار زنگ زده بود
دیده بود من مشغولم زنگ زده بود ب مامانش سراغ منو گرفته بود ..مادرشوهرمم گفته که رفته خونه
وقتی زنگ زدم ب شوهرم خیلی ناراحت بود میگفت چرا بهم نگفتی ...اصلا ادم سخت گیری نیستا فقط میگه کاری میخوای بکنی بهم بگو
حالا عذاب وجدان دارم از دستم ناراحته
اصلا دوتامون طاقت قهر و ناراحتی نداریم
حالا پیام بدم بنظرتون؟