آی جیگر😍
چطور دلت میاد؟
من فکر کردم مادربزرگت مث مادربزرگ منه😂
یه قالیچه نزدیک در انداخته بود رو اون مینشست و از وقتی میرفتیم یه ضرب حرف میزد و مجلسو دست میگرفت.
از بعضی نوه ها بدش میومد. مخصوصا پسرا. یه مگس کش دستش بود نفس میکشیدن با مگس کش میزدشون😂
ما دخترا هم که فنر میبریدیم از بس دستور میداد و باید کار میکردیم.😂
خدا رحمتش کنه. مگه موند؟ الان دلم واسه اونم تنگه