پارسال تو دانشگاه اکثرا تنها رفت و آمد میکردم چون کمتر بقیه میشناختم از طرفیم مسیرم فرق داشت
ولی در کل تو محیط و کلاسا با بچها گرم میگرفتم
ی همکلاسی در واقع هم ورودی داریم که یکم خجالتیه یعنی تو جمع باشه حرف میزنه اما با ی نفر تک اونقدر راحت نیست
یعنی یا تو کلاسا تنها میشینه یا با ۳،۴ نفر داره صحبت میکننه😅
خیلی وقت پیش که داشتم میرفت خونه تو خود دانشگاه یکی دوبار درباره ی موضوعی صحبت کرد یجورایی راهنمایی خواست اما درست حسابی توضیح نداد یا مثلاً بگه فلان تایم بیا کارمو پیش ببریم
یکم توضیحش سخته در واقع من احساس کردم فقط وقتی میومد جلو حرفشو میزد که منم تنها بودم
چند هفتس با یکی از دوستام که کلاسای مشترک زیاد داریم میام و میرم یعنی مثل قبل تنها نیستم
امروز متوجه شدم داره پشتمون میاد انگار منتظر بود دوستم بره بیاد حرفشو بزنه اما دید نمیشه دیگه رفت
چون ما از یجای نسبتا خلوت میرفتیم خیلیم خلوت نبودا
شاید بگید اشتباه میکنی اما چند باری حس کردم واسه اینکه دوباره مشکلش مطرح کنه میمود نزدیکم مینشست ولی احساس کردم منو با کسی میبینه بیخیال میشه
حالا مشکل اینجاست من بهش نگفتم کمک میکنم یا نمیکنم منتظر بود خبرم کنه ببینم اگر شرایطش داشتم برم
خیلی باهاش صمیمی نیستم در واقع باهاش راحتم نیستم که پیام بدم فلانی کاری داشتی
شاید من کج متوجه شده باشم
از یطرفم میگم طرف خجالتیه چی میشه خودم برم یادآوری کنم
