2737
2739

توی خانواده خودم که نگم هر کسی یه جور زخمم زد هرکی از هرجا پر بود سرم خالی میکرد همیشه تو فامیل همه دست به دست هم میدادن ناراحتم کنن بهم متلک بگن تو مدرسه اصلا اینجوری نبود برعکس همه دوسم داشتن وقتی ازدواج کردم بازم خانواده همسرم یجوزی باهام سرد بودن دوسم نداشتن منو از خودشون نمیدونستن منم خیلی اذیت میشدم سعی کردم دیگه زیاد حساس نباشم رو رفتار ادما اما الان میگم چرا؟چرا هیچکس از موفقیت من خوشحال نمیشه؟چرا هیچکس منو دوست ندارخ؟چرا همه دوست دارن تحقیزم کنن و از تحقیرم لذت میبرن؟چرا همه واسم قیافه میگیرن؟بخدا صدهابار تو اخلاقم دنبال یه چیزی بودم که بگم بخاطر این بوده ولی من هیمشه ارومم ساکتم بی حاشیه م سرم تو زندگیمه هیچوقت نشد بد کسیو بخوام حتی عمو و خاله و دایی هرکدوم یجور پشتم حرف زدن واسم دست گرفتن 

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



هیچکی هیچکیو دوس نداره همش ظاهر سازیه

به قول فروغ فرخزاد

گریزانم از این مردم که با من
بظاهر همدم و یکرنگ هستند

فقط 5 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
تیکر هدفمه حامله نیستم.تویی که داری این امضا رو میبینی...آره خود تو   یه لبخند گشاد بزن اینجوری  آفرین الاان خوشگل شدی   دیگه نشینی غصه بخوریا همه چی درست میشه...   
2728
منم اینجوریم هر کی منو میبینه فقط دوست داره سر به تنم نباشه😐

اخه چرا واقعا؟

من بجز پدر و شوهرم هیچکس دوسم نداره اون دوتاهم میگن تو خیلی چیزا داری که بقیه ندارن اما من اینو حس نمیکنم بقیه خیلی از من بالاترن 

منم همینم . خانواده شوهرم ازمن بدشون میاد همش تیکه و کنایه . منم باهاشون رفت امد قطع کردم . دوستی ندارم همسایه ها باهم صمیمی هستن ولی بامن فقط در حد سلام .‌ فقط مامانم و خاهرام خوبن باهام .‌زن داداشم ازمن خیلی بدش میاد منم سعی میکنم باهاش هم کلام نشم تو جمع . نمیدونم شاید توانایی برقراری ارتباط ندارم دیگرون فکر میکنن خودم میگیرم چون تو جمع خیلی ساکتم .‌

2740
مخصوصا خواهرشوهرام😐

من واسن قیافه میگیرن بی محلم میکنن باهام سردن یبارم خوبن ده بار بد من کاری کنم زشت میدونن به شوهرم تذکر میدن اما خواهرشوهرم هرکاری کنه یا جاریم عیب نداره 

منم همینم . خانواده شوهرم ازمن بدشون میاد همش تیکه و کنایه . منم باهاشون رفت امد قطع کردم . دوستی ند ...

من مادر و خواهرم همه جا فتنه راه انداختن و انداختن گردن من تو بارداری باعث شدن تا مرز جنون برم اخرشم باهام قهر کردن خواهربزرگمم مث من ساکته چیزی نمیگه 

بخدا هرجا میرم مثلا دکتری جایی منو دوست دارن میگن چقد ارومی صبوری ولی تو فامیل و همسایه یا میزنن تو سرم یا بهم حرف میزنن یا پشتم ب میگن یا حرصمو در میارن

من مادر و خواهرم همه جا فتنه راه انداختن و انداختن گردن من تو بارداری باعث شدن تا مرز جنون برم اخرشم ...

شایدم همین ساکت بودنمون باعث شده از ما حساب نبرن دوبار که مثل خودشون بشیم خودشون جمع میکنن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز