مدتی یبار میومد زن و بچه هاشو کتک میزد و میرف
کلا زنشو کبود میکرد
مرتیکه عوضی
سه تا هم دختر داشتن
با دختراش دوست بودم چقدم خوب بودن
بعد یروز همین مردک میاد دختراشو ببره روستا
تو راه تصادف میکنن دختر کوچیک میمیره اونیکی هم از شدت ترس دیوونه شد و ازونیکی هم خبرندارم
😔 ای خدا
بیچاره زنه