خواهر شوهرم را اولین بار که دیدم به نظرم زیبا بود ولی الان.....
مرسی ازت گلم.من دقیقا از یه آقایی خوشم اومد که به نظرم موجه و باشخصیت بود.من اولینبار اینشون رو توی کلاسی دیدم که خودم نماینده ی اون کلاس بودم و کارای کلاس رو انجام میدادم.تا اینکه دیروز داشتم اطلاع رسانی استاد رو میکردم دقیقا این آقا بعد پیامم گفتش که کسی جزوه ی فلان درس رو داره؟و اینم بگم که این اقا هیچ پیام یا ری اکشنی قبلش به پیامهای توی گروه نشون نمیداد.منم با اینکه اون درس رو پاس کرده بودم جزوه ام رو براشون فرستادم و گفتم که من این درس رو پاس کردم اما جزوه اش رو دارم هنوز.بعد این آقا ویس فرستاد و توی ویس اسم کوچیکم خیلی کشیده رو با پیشوند خانم گفت و تشکر کرد بعد گفت اره من این درس سخته فرام نمیفهممش و چندبار افتادم و اینها،من هم براشون اخلاق استاد رو توضیح دادم که لابد به این دلایل افتادین بعد توی این فاصله توی گروه اطلاع رسانیم یک پیام درباره درس گذاشتم که فوری لایک کرد بعد دوباره ویس فرستاد توی ویسش خندید و گفت اره دقیقا استادش حساسه و فلان واسه همین هی میوفتم ولی ایشالله با جزوه ی شما قبول میشم و این چیزا.بعد من هم گفتم دقیقا خصلت استاد اینطوریه ولی خیلی استاد خوبیه و براش ارزوی موفقیت کردم اما دیگه سین نزد پیاممو🫠
شما چه برداشتی میکنی؟
حس بدی دارم🥲
