بعد پشیمون میشم مثلا خواهرشوهرم از قورمه سبزیم ایراد گرفت ک سبزیت خوب سرخ نشده باید حسابی سرخ کنی تا سیاه بشه ولی نظره من این بود ک نباید زیاد سرخ کنیم سرطان زا میشه ولی نگفتم و حرفشو تایید کردم الان دارم حرص میخورم چون قول داده بودم به خودم ک نظراتمو بدون ترس از قضادت شدم بگم ..چیکاز کنم ؟الان دارم حرص میخورم
چیز عجیبی نیست منم در لحظه نمیتونم جواب خوبی بدم بعدشخودخوری
حرص نخور دفعه بعد چیزی گفت بگو ..بعدم چیز خاصی ام نبوده که
منم همینم وقتی میرم خونه تازه یادم میاد که میشد اینم بگی
من یه بار با شوهرم پشت دعوام شد اون کلی چیز گفت من جواب نداشتم قطع کرد .. بعد رفتم حموم یاد چندتا جواب دندون شکن افتادن دوباره زنگش زدم گفتم الان یاد کلی حرف افتادم باهاش دهنتو جر بدم بیا دوباره دعوا کنیم همون پشت تلفن خندش گرفت
از چی ترسیدی
من اگه نمیگم چون همسرم دعوام میکنه
ولی امتحان و حرف بزن
منم یه زمانی اینطور بودم😂
نمیدونم چیشد عوض شدم دیگه نظراتمو میگم
حرص نخور ارزش ندارن منم همینم ولی واقعا بعضی موارد یه جورایی بعدا یادم میاد صد بار خودم رو نفرین میکنم چرا مغزم اون موقع کار نکرد
گارد گرفتی گاردتو بیار پایین مثلا همیشه فکر نکن اونی که داره ازت انتقاد میکنه حالت تهاجمی داره
اصلشم همینه منم بودم میگفتم باشه ولی کار خودمو میکردم
قبلا مثل تو بودم ساعتها حرص میخوردم الان همون لحظه حرفمو میزنم
توجه نکن و کار خودت را ادامه بده طرفت میفهمه براش ارزش قائل نیستی خودش کم کم تو افق محو میشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
