از منفعل بودن و شور و شوق نداشتن
همش ۱۸ ام هااا،، ولی فکر میکنم پیر شدم :))🚶🏻♀️
ازعکس های اوایل ازدواجم ودوران دانشجویم
۳۶سال
وقتی که فهمیدم به اندازه سن و سالم زندگی نکردم
۲۷
از بزرگ شدن بچه هام از اینکه ۱۶ سال از زندگی متاهلیم گذشته
از تغییر دیدگاهم به زندگی
از ذوق نکردنم واسه چیزای کوچیک...
خط و خطوط کنار چشم ها که دیگه حتی با افکت دیده میشن
از ناتوان شدن بدنم از اینکه کارهایی که قبلاً برام سخت نبود الان سخته از اینکه همیشه درد دارم چهل سه
از پیرشدن پدر مادرم ...بزرگ شدن برادر زاده هام و خاهر زاده هام یهو شدم عمه خانم و خاله جون ..۲۵ سالمه
چند روز پیش یه موی سفید دیدم
۱۸ سالمه ارثی هم مطمعنم نیست
سفیدی مو و ابروهام
دیگه انرژی و شادابی و جنب وجوش گذشته را ندارم
اینکه همه همسن وسالام بچهاشون بزرگ شده
اینکه خیلی از بزرگهامون مثل پدربزرگ و مادربزرگ ها رفتن
اینکه پدرومادرم پیرشدن و موهاشون سفیدشد🥺
کاش میشد دیرتر میگذشت 😔 کاش فرصت ها زیاد بود ولی حیف....
۴۰ سالمه فهمیدم اگه الان ضعیفم تو هر چیزی پول لباس قیافه حر ف زدن تحصیلات کار خانواره قرار نیست همین جوری ضعیف بمونم اگه تلاش کنم و تنبلی نکنم و جدی باشم کسی مسخرم کرد در جا نزنم سربع میدون رو خالیدنکنم و حتما قوی میشم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
