2752
2734
عنوان

از اردواجم پشیمونم

| مشاهده متن کامل بحث + 362 بازدید | 24 پست
عزیزم‌قبل از ازدواج مگه متوجه نشدی خونه و ماشین نداره مگه متوجه شرایط مالیش نبودی؟ پس چرا قبول کردی؟

قول داد ولخرجی رو بزاره کنار جمع کنیم الان اصلا حرف گوش نمیده همش دنبال خرید میوه و عطر ولباسو و.....اصلا بلد نیست زندگی کنه درست .حرف گوش کنم نیست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، 

 خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، 

 خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

تمام خریدهابا منه پای پیاده هی برم بخرم بیارم بپزم پانسمان عوض کنم اصلا وقت برای خودم ندارم مدام توق ...

می‌دونم چی میگی. شوهر خودمم اینطور هست. نازش زیاده و زبونش درازه.

ولی گاهی باید حرفشو نشنیده بگیری.


من اگر خودمو به نشنیدن نمیزدم تا الان استخونامو مور و ملخ خورده بودن

عزیزم‌قبل از ازدواج مگه متوجه نشدی خونه و ماشین نداره مگه متوجه شرایط مالیش نبودی؟ پس چرا قبول کردی؟

اینطوری پول جمع نمیشه همش باید وام بگیریم پول پیش خونه درست شه.کلا بیفکره

2731
می‌دونم چی میگی. شوهر خودمم اینطور هست. نازش زیاده و زبونش درازه. ولی گاهی باید حرفشو نشنیده بگیری. ...

من دیگه حوصله ادا واطوارشو ندارم چون میخواد ولخرجی کنه میگه بریم مشهد پول پیش کمتر بده همه پولارو خرج کنه به قول خودش درست زندگی کنیم و لذت ببریم

می‌دونم چی میگی. شوهر خودمم اینطور هست. نازش زیاده و زبونش درازه. ولی گاهی باید حرفشو نشنیده بگیری. ...

کفشم پاره شد پول نداشت مجبور شدم چیزی بفروشم کفش بخرم از رفتاراش متنفر شدم همش توی فکر خودشه

کفشم پاره شد پول نداشت مجبور شدم چیزی بفروشم کفش بخرم از رفتاراش متنفر شدم همش توی فکر خودشه

می‌دونم چی میگی. من برا عروسیمون شوهرم هیچی پس انداز نداشت. بدترین تالار بدترین لباس بدترین فیلم بردار . طلا نخرید، لباس نخرید. خلاصه از همه خرجا زدم. ۴ ماه بعد عروسی باردار بودم شوهرم رفت برا مادرش و زنداداشش گوشی خرید بعد میگفتم یه شلوار گشاد بخر میگفت ندارم بخرم.

آخرشم با شلوار لی رفتم بیمارستان. زیپ شلوار شکممو زخم کرده بود.


بعد جاری و مادرشوهرم بهم میگفتن شلوارات تنگه بگو مامانت برات شلوار بخره راحت باشی.

خدا لعنتشون کنه. 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   reyhanehbanoo  |  16 ساعت پیش
توسط   پارک_پرین_اعظم  |  16 ساعت پیش