بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یه سال اول ازدواجم طبقه پایین مادرشوهر نشستیم. کنتور آب و برق مشترک بود اونا همیشه مهمون داشتن من و شوهرم بیشتر وقتا نبودیم بعد هزینه ها رو نصف نصف حساب میکردن باهامون. اجاره هم میگرفتن. هرکی میومد خونه شون مهمونی باید برای عرض سلام می رفتیم خدمتشون. هرجا میرفتم میگفتن کجا؟ چندین بار راه پله و جایی که کفشا رو درمیاوردیم جارو میکردم می شستم چندماه یه بار مادرشوهر تمیز میکرد شوهرم و داداشش که مجرد بود اخم میکردن یعنی اینا وظیفه ی عروسه.