یه هفتس اشنا شدیم
به گفته ی خودش پولداره و ماشین زیرپاشم خارجیه(نمیدونن واسه خودشه یا ن تو کارخرید و فروش ماشینه)
سه بار رفتیم بیرون ،ولی با ماشین فقط یه دور زدیم برگشتیم(البته قبل و بعد دانشگاه بود ک اومد دنبالم)
مثلا یهو گفت پاشو اماده شو لباس خوشگلاتو بپوش ناهاربخور امروز خودم میام میبرمت دانشگاه😑😑
یه بار کلا رفتیم ابمیوه خوردیم ،البته یه بار تعارف زده ک بریم رستوران ولی من تایمشو نداشتم و بی اشتها بودم
تو حرفاش یه بار گفت عجب دختر بدون خرجی خدا نصیبمون کرده منم گفتم اتفاقا من پرخرجم ولی ندیدپدید نیستم ک لنگ شما باشم(با خنده)
هی میگفت تو چرا اشتها نداری(یه هفته ای بی اشتها بودم کلا غذا نمیخوردم( گفتم اتفاقا داره برمیگرده گفت یاخدا بزار برنگرده 😐😐
یه بار قهرکردم رفت یههههه شاخه گل خرید😐
نمیخوام فکرکنه پولکیم ،میگم شاید داره امتحانم میکنه
ولی نمیدونم چرا حس خساست گرفتم
پسرا اولای رابطه مگه صدشونو نمیزارن؟ک به چشم بیان؟چرا این هیچ کاری نمیکنه
تروخدا راهنماییم کنید