آقا برگاااام ریخته از این ماجرا
من یه دختر خاله دارم که پنج سال پیش ازدواج کرد و یه سال بعدش حامله شد و یه دختر بدنیا اورد.شوهرش ترکه و مثل اینکه عاشق پسره (البته دخترشم دوست داره ولی کلا دنبال پسره)
این دخترخاله من بخاطر وضع مالی شوهرش بنده خدا هیچ مسافرتی نرفت تو این پنج سال .شوهرش گیر داده بود که بچه میخوام اونم پسر .دخترخالمم شرط گذاشت که اول منو یه مسافرت کیش ببر یه مشهدم ببر حلقه ازدواجمم که گرفتی فروختی واسم بخر تا دوباره حامله بشم
شوهرش هرجوری که بود همه این کارا رو کرد و از مسافرت برگشتن و انگار بعد یه مدت حامله شده
حالا جنسیت بچه مشخص شده و معلوم شده دختره علارغم اینکه زیر نظر دکتر تغذیه بودن هر دو
حالا شوهرش و خانواده شوهرش میگن این همه مسافرت و طلا بخر این همه هزینه کن به امید پسر حالا خانم دختر میخواد بزاد
دختر خالمم قهر کرده با بچه اومده خونه خالم مونده
ینی من هرچی بیشتر به این جریان فکر میکنم بیشتر پرام میریزه از حماقت هر دو .و همشون و کلا همه چیز و همه کس