2737
2734
عنوان

روتین زندگیتون چیه و چجوریه؟

989 بازدید | 49 پست

من صبح بیدار میشم ساعت ۸ تا صبحانه بخورم تا به خودم بیام میشه ۹ بعد ظرفارو میشورم خونه رو جارو میکنم گردگیری میکنم میشه ساعت ۱۱ بعد ناهار میزارم  و ناهار میخورم میشه ساعت ۱ دیگه بیدارم تا اخر شب شام هم درست نمیکنم چون ناهار زیاد درست میکنم برای شام هم باشه 

شما چیکارا میکنین بنظرتون از ساعت ۱ که بیدارم چیکار کنم حوصلم سر نره توی خونه کل روز هم خونه هستم اصلا بیرون نمیرم

سه روز در هفته که میرم مدرسه 

بقیه صبحا تایم کاریم نیست که میمونم خونه با دخترم آشپزی میکنیم،کتاب میخونم، پازل درست میکنیم، گلدوزی هم میکنم گاهی

یا میریم بازار گل ، پارک ، تو شهر میچرخیم 

عصرا هم روزای زوج کلاس دارم که کل عصرمو میگیره چندتا کلاس برگزار میکنم 

روزای فرد هم معمولا سالنم شینیون میزنم

آخر هفته ها هم میریم مهمونی یا مهمونی میدم یا میریم ویلا

یه کاری میکنیم به هرحال😂


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بشور بساب بچه داری کن .

خونه رو هی تمیز کن مرتب کن . بچه هم هس اونو هم مدیریت کن .


کلا خونه داری .  همینه . 

همشم فکر میکنم حیف اونهمه درسی که خوندم تلاشی که کردم شب و روزی که نخوابیدم . حیف و صد حیف زندگی که نکردم 


اخرش بشم  بشور و بساب و .....  :(



کرونا. قبل اومدن این ویروس کرونا سرما میخوردم در حد فجیع. اما با یه امپول ساده  خوب خوب میشدم . از وقتی کرونا اومد و گرفتم   هیچ امپول و دارو و سرم و دمنوش ها و.... اثر ندارن . هیچی واقعا . ۱۰بار دکتر میرم هیچی به هیچی . بعد یه عده میگن کرونا وجود نداره. خوبه که  قبل کرونا  سرما خوردگی های شدید داشتم وبا یه امپول خوب میشدم وگرنه مگه میشد قانعشون کرد کرونا وجود داره . 
2728

سرکار، گوشی، خواب،شام پختن،گوشی، خواب

ما بین و وسط تمام موارد بالا هم فک کردن ب بچه و رویای بچه و بغض نبودنش هست.

اینم روتین

توبه کردم از زدن بی بی چک اما توبه میشکنم هر بار باامید.خدا خودت گفتی ناامید نشو.پس جواب بده🥲

فعلا روتین زندگیمون شده سرماخوردگی 

یکیمون خوب نشده اونیکیمون میگیره 

دیگه خسته شدم  الان باز من مریض شدم جونم داره درمیاد 

یک هفته نیست که خوب شده بودم

پیج آشپزی من در اینستاگرام ashpazi_‌ba_sayoo@
2738

والا من شاغلم تا دو و نیم سرکار بعدش حدود سه می رسم خونه بدو بدو ناهار و یه مقدار استراحت بعد میرم ورزش یا پیاده روی یا خونه مامانم بعدم برمی گردم شام جدا می پزم ناهار فردا رو هم جدا. کاش مثل شما وقت آزاد زیاد داشتم به خدا انقدر دوست دارم کارای هنری یاد بگیرم و کلاسای مختلف برم اما وقت نمی کنم

هیچ رنجی بالاتر از این نیست که خوشبختی رو نداشته باشید که میتونستید داشته باشید!
سه روز در هفته که میرم مدرسه  بقیه صبحا تایم کاریم نیست که میمونم خونه با دخترم آشپزی میکنیم،ک ...

من یه سوال داشتم دبیرها میتونن مثل اموزگارا هر روز برن ولی به اندازه دوبرابر دریافتی داشته باشن ؟ خودم دانشجوام برام سوال شد 

ب عنوان ی دانش‌آموز 

۷بلتد میشم آماده میشم میرم مدرسه تا ۲ روال هرروز منه

میام تا ۳ استراحت استارت درس میخوره تا ۶ بعد ۶ آماده میشم تا ۹ میرم کلاس بعد میام شام و فیلم بعد مروز درسا ۱۱

۱۲ خواب

هیچ حالی را بقانیست بی صبری مکن.  🌱🦋یه دختر فول انرژی ام که واسه هدفش میجنگه درمیون این همه ضربه شکست هاکه تجربه کرده وخواهدکرد!🧚🏻‍♀️.

ساعت 6 بیدار میشم برای مامانم صبحونه آماده میکنم کارهای مامانم میکنم بعد میخوابم ساعت 10 بیدار میشم به مامانم ناهار میدم بعد دوباره می‌خوابم تا ساعت یک ظهر بیدار میشم برای مامانم چای درست میکنم میوه بهش میدم خودمم ساعت 3 کاپوچینو با نون تست رژیمی کره بادوم زمینی میخورم ساعت 6یا 7 به مامانم شام میدم خودمم اگه گرسنه ام بود شام میخورم ساعت میرم تو آشپزخونه برای ناهار فردا غذا درست میکنم تا 12شب تمیزی کاری میکنم

دوستی ممنوع❌زهره هیچ وقت تورو نمیبخشم❌ دوست صمیمیم بود سالیان سال باهام خوش بودیم سوار لاک پشت بودیم😏😁 یه روز از روزها زمستون بود سوز سرما بود زهره میخواست ازدواج کنه بره خونه بخت در پوست خودش نمی‌گنجید زهره در مطب دکتری کار میکرد منم بیشتر وقتهای استراحتش میرفتم پیشش یه روز که من اونجا بودم از غذا دکترم زودتر اومد مطب وقتی ما رو با هم دید گفت دوست داره ازدواج می‌کنه تو نمیخوای ازدواج کنی من گفتم نه فعلا ناگهان زهره حرف خیلی خیلی سنگینی زد که من در جای خودم خشک منگ شدم وای وای هنوز که هنوز باورم نمیشه زهره گفت گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه پیف پیف این تازه یه حرف سنگین شه چه سو استفاده های که از من نکرد میدونست دوستش دارم هر کاری بگه انجام میدم نصف عمرمو حروم زهره کردم که بعد دربیاید بگه میخواستی نکنی میخواستی نیایی اشکالی نداره زهره من خدایی دارم ولی خیلی خوشحالم که باهات کات کردم دیگه تو زندگیم نیستی تنهایی خیلی بهتر یه دوست نامرد بی وجدان داشته باشی حالا من دستم به گوشت رسیده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌منم میگم پیف پیف بو میده  😏😁😜☺️ زهره با دوست های خانوادگیش خیلی زود صمیمی میشد شب ها خونشون میموندن چون شوهر داشتن میدونست لاس بزنه با شوهراشون لاس زن قهاری بود ولی چون من شوهری نداشت حق موندن تو خونشونو نداشتم یه بار امتحانش کردم رد شد غیر مستقیم من مامانمو از خونشون بیرون کرد  چون شوهری نداشتم که باهاش لاس بزنه واقعا برای خودم متاسفم با همچین کسی دوست بودم کسی بعد از ازدواج 180درجه عوض شد هم شوهر داشت هم. دوست پسر وای اصلا باورم نمیشه زهره ی من میشناختم یروز به این نقطه برسه 😐😏 میگویند تنهای پوست آدم را کلفت میکند میگویند عشق دل آدم را نازک میکند میگویند درد آدم را پیر میکند و من امروز گرکدن دل نازکی هستم که پیر شده است...😑😐😧😔
من یه سوال داشتم دبیرها میتونن مثل اموزگارا هر روز برن ولی به اندازه دوبرابر دریافتی داشته باشن ؟ خو ...

نمیدونم عزیزم اینو اطلاعی ندارم شاید بتونن بیشتر کلاس بگیرن

ولی من کلا کلاسام همین قدره 


2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز