جدیدا رفته با یک دختره که ازش بدم میاد دوست شده مدام دور اون میپلکه قبلا خیلی باهاش صمیمی بودم اما الان کوچکترین شوخی که باهاش میکنم سریع داغ میکنه امروز با شوخی بهش گفتم فلان کارو نگفت گفت چقدر تو حسودی (البته با خنده ) منم دیگه کاری نکردم و سکوت کردم و خودمو بی تفاوت نشون دادم اما فهمیدم از من چه تصوری داره منی که همیشه سعی میکردم بخندونمش و توی مواقع سخت تنهاش نذاشتم فکر میکنه من رقیبشم و یک احمقم .. حقم نبود ...خیلی ناراحتم .. اون دختره سرد تره و حتی خوشگلتر من زیادی خاکیم فک کنم...
ولی هنوز عادیه ولی من میدونم این دوستی تهش عاقبتی نداره آخرش میره با همون صمیمی میشه .. شایدم مقصر منم شاید خیلی برونگرا بودم زیاد همیشه سفره دلمو پیشش باز کردم شایدم من زشتم شاید به اندازه اون دختر زیبا نیستم 💔💔بنظرتون مشکل چیه ؟؟ چیکار کنم؟؟؟؟