چهارماه پیش جاریم زنگ زد گفت فلان خواننده کنسرت داره بریم کنسرتش گفتم باشه
بعد گفت من بلد نیستم بلیط بخرم تو بخر پولشو حساب کن بگو
منم خریدم واسه اونا شد ۷۵۰ هزار تومن
بهش گفتم به روی خودش نیاورد
بعد دو سه بار گفتم به شوهرم میگه بزنه براتون...
نزده شوهرمم میگه به روش نیار ولی دفعه دیگه گفت بگو ما وقت نداریم خودتون برین
از اون ورم برادرشوهرم دوتا کپسول اتشنشانی خریده یکی واس ما یکی واسه خودشون شده یه تومن به همسرمم گفتم پولشو نده ....
ما بقی پول کپسول بدید بقیشو بگید مال پول کنسرت
والا
همون درسته
خوب کردی
کارخوبی میکنم؟؟ از این به بعدم جاریم بگه بریم فلان جا میگم نه
خو دیگه این به اون در.ولی یادتون بمونه بدحسابی شونو.مسائل مالیت نو دیگه هرگز قاطی نکنین
خب گلم دیگه پای هم کم میشه...شاید اونام همین فکر رو کردن
بنظرم پولشو ازاون کم کن
بگو همون ۲۵۰ اضافه رو براش بزنه بگه بقیش پول کنسرت
پول کنسرت بردراین مابقیش بهشون بدین
۷۵۰ رو‌کم کن ازش باقیش هرچی شد بده به کپسول بگو‌پول بلیط رو خانمتون گفت کسر کنیم.
چون ممکنه جاری پولش رو گرفته باشه از شوهر پول کنسرت رو.
خب کپسول خریده
شما هم اونو دیگ بهشون نگید بزرگیتونو نشون بدین
این پولا ارزش نداره روتون ب هم باز شه
