2733
2739

هستم

دلم نینی داره...🥹بعد از دوسال انتظار ۱۳ فروردین بیبیم مثبت شد از خوشحالی فقط گریه میکردمو حتی نمیتونستم نفس بکشم انشالله قسمت دل همه منتظرا🥺😍👉این امضایی بود ک چند هفته پیش زدم الانکه توهفته ۶بهم گفتن بارداریم پوچه بایدقبل سقط یه سونو ۸ هفته هم باشه بدتراین حسارو دارم و التماس دعا ازشما عزیزانم کاش معجزه بشه🙏💔😓😓

کاش مال منم برمیگشت 

فقط 5 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
(تیکر بارداری نیست برای رسیدن به خواستمه) ❌این کاربرو میبینی؟!              خوشبخت میشه. به عشقش میرسه. تنها دغدغش میشه رنگ ناخنش. تو خونش ارومش موج میشه. پدرش دیگه دادو بیداد نمیکنه. تو کارش پیشرفت میکنه. میشه دختری ک ارزوی همست اینو به خودم و مادرم قول میدم:) میشه ی صلوات برام بفرستی ❤هزار برابرش به خودت برگرده گلم 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2742

کسی که یه بار ولت کرده دوباره ولت میکنه خوشحالی نداره واقعا

رویای مرگ شاید بهانه ایست برای تحملِ کابوسی به نامِ زندگی.......                                                                      اگه توی یه کشوری درامدِ یه آرایشگر بیشتر از یه معلمِ به این معنی نیست که پول تو درس خوندن نیست ، به این معنی هست که مردم از قیافه ی زشتشون بیشتر خجالت میکشن تا مغزِ خالیشون.......                                                            ماها که بابامون پولدار نبوده یه چیزی رو خوب یاد گرفتیم ، اینکه خیلی راحت قید چیزایی که دوس داریمو می‌زنیم ، پس یه لطفی در حقمون بکن سلطان اگه دوسمون داری زیاد ناز نکن.....                                                                                     🌨️ من یه اسفندی ام 💫 مغرور ، جذاب ، لجباز 💫🌨️
2738

بچه ها موضوع از این قراره که ما همو خیلی دوست داریم خیلی زیاد

اون اوایل رابطه وقتی رابطمون مجازی بود و یماه هم نشده بود فهمیدم با ی دختری چت میکنه

بعد رفتم ازش توضیح خواستم

گفت قسم میخورم مال قبل تو بود و میخواستم کم کم بزارمش کنار ک دلش نشکنه و بلایی سر خودش نیاره

قسم خورد منو دوست داره و ب اون حسی نداره

منم خیلی دوسش داشتم و نتونستم ولش کنم

با اینکه همو ندیدیم ولی دوسش داشتم

تااینکه قرار اولو گذاشتیم

اون خیانت باعث شد هی بش شک داشته باشم بخاطر همین ازش خواستم اسممو بزاره بیو ک مشخص شه با کسی حرف نمیزنه و گذاشت

گذشت و گذشت تا قرار دوم

قرار دوم تو ماشین بودیم و ی گوشه جاده پارک کرد

حرف میزدیم و اینا ک ی پیرمرد اومد نزدیک ماشین با موتور

اونم پیاده شد با اقاهه حرف میزد یهو دیدم پیرمرده میاد سمت ماشین و منو تو ماشین میبینه و علی(اسم کسی ک دوسش دارم)ب پیرمرده گفت حق نداری دست بزنی ماشینم ناموس تو ماشین نشسته و نامزدمه

منم خیلی ترسیدم علی سوار ماشین شد که بریم ولی پیرمرده ول کن نبود در سمت علی رو باز کرد و علی درو محکم بست

و با هم از اونجا رفتیم

ادامش پست بعد

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز