دیروز زن عموی شوهرم واسه اولین بار اوند خونمون بعده ناهار تصمیم گرفتیم بریم بیرون بعد مادرشوهرم ازم پرسید مرع هات بسته هاش ج چیزهایی توشه دیک من نگفتم چرت بعد خودش رفت بسته های مرع رو درآورد ک واسه شام کباب درس کنیم واسه نه نفر ۸ بسسسسسته در آورد فک کن انقد زیاد یدره درک هم نداش ک کمتر بیاره
بعد خودش رو فرشی آشپزخونه آورده بود برا زیر پای مهمونا
خودش میرفت سبدو آماده میکرد
انقد زورررم داش انگار خونه خودش بود
دیگاه شما چیه