صبخ به صبح ساعت شیش بیدارمون میکنه تخت جمع کنیم
امروز اومد گفت بلندشو روتختی بندازیم
اخه دیشب پسرم بالا اورد روتختی نداشتن
گفتم پسرم خوابه گناه داره
گفت بیدارش کن
ک پسرم دگ بیدار شد
برگشتم به دوتا تخت اونور تر به کوردی گفتم بخدا خوابم میاد
چون فارسی میحرفم اینا کلا کوردی
بعد ک روتختی رو داشت عوض میکرد گفت یچیزی شنیدم ولی نمیخوام برخورد کنم
گفتم چی شنیدی برگشت گفت چون شما خانومی برخورد نمیکنم
گفتم یعنی چی
برگشت گفت شما به ما یچیزی گفتی گفتم چی گفتم
فششششش دادی
برگشتم گفتم من به خودم همچین اجازه ایی نمیدم و احترام برام خیلی مهمه
گفت بله درست میگین
گفتم من اصالت و تربیت ام اینطوری نیست اشتباه شنیدین
گفت باشه
بنظرتون بگم به شوهرم یقشو بگیره؟یا به رئیس بیمارستان بگه؟
شیفتشم عوض میشه شب میاد یارو