بچه ها جاریم در ظاهر خوب و مهربونم و اوکی هست ولی بعضی حرفاش برام عجیبه
مثلا ما خونه هامون واحد روبروی همه عین هم هست. میز ناهارخوری خودش مستطیلی و بزرگتره من گفتم میخوام میزمو عوض کنم دنبال میرم گفت آها باید مربعی کوچیک بگیری دگ گفتم نه چرا مستطیلی بهتره مربعی خیلی کوچیکه.
یا مثلاً من پدرم داره خونه میسازه میخواهیم بریم اونجا بشینیم چون بزرگتره، آخراشه دگ گفتم آره فلانی(شوهرم) میگه این ماه دگ جمع کنیم وسایلارو یهویی نشه گفت حالا آخه معلوم نیست کی بری که کی تموم بشه اصلا بری نری گفتم نه اخراشه گفت نه حالا معلوم نیست بابا.
یا حرف ساخت خونه بود شوهرم با دوستاش دنبال زمینن بسازن گفت میرید سر خونه ساختن و... میرید زیر بار قسط و قرض خفه میشید بد بخت میشید
نظرتون چیه حسادته یا من حساس شدم؟نمیفهمم این همه بار منفی دربرابر اتفاقات و ....