راستش من شرایط زندگیم یکم پیچیده س و با پدرم اختلاف دارم میخوام تا چند وقت دیگه که شرایط مناسب شد جمع کنم برم خونه پدربزرگم زندگی کنم ولی یه خاله بدجنس دارم که با مادرم میونه خوبی نداره و اونم با پدربزرگم زندگی می کنه می ترسم اگه برم پیش اونا هر روز زندگیمو زهرمار کنه که اومدی شدی نون خور اضافه واسه ما البته اینم بگم که پدربزرگم خودش خیلی منو دوست داره و از خداشه من پیشش باشم ولی از این خالم میترسم خودم سرکار میرم دستم تو جیب خودمه و اینطوری نیست که خرج اضافه برای پدربزرگم داشته باشم فقط میترسم خالم به خاطر اینکه اونجا زندگی کنم و اینا بهم حرف بزنه و بگه سربارمونی
بیخیال خالتم حق داره حرف بزنه میری اونجا سربار بشی که چی بچس ک نیستی نوه هستی
من یه بار تو شرایط تو بودم
و رفتم
ولی فقط ۹ روز تونستم خونه پدربزرگمو تحمل کنم
تحمل اونجا خیلی سخت تر از خونه خودمون شد
وقتی مهمون نیستی و میخوای بمونی
رفتارا خیلی فرق داره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
